که الگوی لذّتِ حال، تا چه اندازه در گرایش به اعتیاد مؤثّر است.
۲. رضامندی، عامل پیشگیری از اعتیاد
این پژوهشها نشان میدهند که مسئلة احساس نارضایتی، از عوامل مهم در گرایش به اعتیاد است. لذا باید برای آن چارهای اندیشید. این عامل، پیوندی ناگسستني با فلسفة لذّت دارد. معمولاً افراد لذّتگرا دچار احساس نارضایتی میشوند؛ چون زندگی را مطابق میل خود نمیبینند. سؤال اساسی اين است كه: چگونه ممكن است انسان از زندگیای که ممکن است طبق میل او نیز نباشد، راضي باشد؟ زندگی از سویی، شامل ناخوشاينديهايي نيز ميشود كه رنج و زحمت براي انسان دارد و از سوی دیگر، شامل قوانینی است که براي انسان، ناخوشايند و تكلّفآور است؛ چرا كه هم شامل بايدهايي است كه معمولاً براي انسان، ناخوشايند است و بايد آنها را انجام دهد، و هم شامل نبايدهايي است كه معمولاً براي انسان، خوشايند است و بايد آنها را ترك كند. از اين رو، مسئلة اساسي در اين بحث، آن است كه با توجّه به اين اوصاف، چگونه ميتوان از زندگی راضي بود؟
الف. فلسفه خیر و رضامندی از زندگی
پاسخ پرسش بالا، خیرباوری است. باور به خیر بودن تقدیرهای خداوند متعال، عامل اساسی رضامندی است. اگر فرد معتاد یا در معرض اعتیاد، باور داشته باشد که آنچه خداوند متعال تقدیر میکند، خیر است، به رضایتمندی دست خواهد یافت. پیش از هر چیز باید به چند نکته توجّه کرد: یکی این که «خير»، رضايتآور و «شرّ»، نارضايتآور است. اگر انسان، چيزي را شرّ بداند، از آن راضي نيست و اگر خير بداند، از آن راضي است؛ اين يك قاعده است. نکتة دوم در بارة نظام ارزیابی انسان است. انسان، همة پدیدهها را ارزیابی میکند. مسئلة خیر و شرّ بودن پدیدهها نیز تابع همین قاعده است؛ بدین معنا که همة پدیدهها ارزیابی میشوند و نتیجة آن یا خیر دانستن است و یا شر دانستن. نکتة سوم در بارة نقش ارزیابی در احساس است. نظام احساس انسان، تابع نظام شناختی اوست. از این رو، خوب یا بد بودن احساس ما نتیجة خیر یا شر دانستن پدیدههاست. بر اين اساس،