ميکند و از سویی غرور کاذبی که از طریق باندهای خاصّ قاچاق به دست ميآید، برای ایجاد و ابراز کاذب قدرت، مفید دانسته شده است. افراد، با سلطه بر بازار سیاه مواد مخدّر، خلأ قدرت خود را پُر ميکنند ۱ و به طور موقّت از این کار لذّت ميبرند و به اصطلاح، بهتر از بیکاری ميدانند!
رابرت مِرتن۲ نیز مفهوم «آنومی» را مطرح ميکند که بر گرفته از ریشة یونانی و به معنای «فقدان قانون» است.۳ وی استدلال ميکند که در آمریکا بیش از هر جایی، موفّقيت اقتصادی، یک ارزش تلقّی میشود. بر اساس نظر مرتن، فشار در جهت کسب موفّقيت (یعنی جاهطلبی اقتصادی) باعث حذف موانع اجتماعی(یعنی کجروی) خواهد شد. هر زمان که دستیابی به موفّقيت در تضادّ با روشهاي رسیدن به آن باشد، افراد به یکی از چند روش زیر، نتیجة فشارهای خود را بروز خواهند داد: ۱. همنوايي با هنجارهاي اجتماعي؛ ۲. شورش؛ ۳. بدعتگرايي؛ ۴. انزواطلبي. مورد اخیر را الگوی نهایی در تبيين مصرف مواد مخدّر ميداند. این الگوی پاسخ، شامل افرادي ميشود که از هر فعّاليتي جهت دستيابي به اهداف اجتماعي دوري ميکنند و با طرفداری از کجروي و پناهبردن به مصرف مواد مخدّر، وقت و انرژي خود را براي دستيابي به اهداف قابل دسترس، صرف ميکنند و مصرف را افزایش ميدهند.
بررسی زارع دهآبادی در بین معتادان شهرستان میبد در سال ۱۳۸۶ نشان داده است که در افراد معتاد به مواد مخدّر، میزان لذّتجویی و راحتطلبی بیشتر از گروه نمونه است.۴ همچنین تحقیقات مشابهی در بین دانشجویان یکی از دانشگاههای کشور نشان داد که ۸۲ درصد آقايان و ۱۵ درصد خانمهاي مورد مطالعه، حداقل يکبار مواد مصرف كردهاند. انگیزههای مصرف مواد را نیز ابتدا اضطراب با ۴۲/۳۴درصد، سپس لذّتجویی با ۷۸/۳۲ درصد و با سایر انگیزههای دیگر ذکر کردهاند. این بدان معناست که احتمالاً دانشجویان تقریباً به یک میزان، هم خواهان به دست آوردن آرامشاند و هم کسب لذّت هستند و