اجتماعی ایستادگی نخواهند داشت. در تحقیقِ یاد شده همچنین اثبات گرديده در صورتی که افراد، محرّک ناخوشایندی از محیط دریافت کنند به طوری که هیچ گونه امکان تغییر و تأثیرگذاری بر آن نداشته باشند، دچار نوعی «درماندگی آموختهشده» ۱ خواهند شد؛ همان ضعفی که از ویژگیهای شخصیّتی معتادان است. تفسیر این یافته، این است که افراد مستعدّ اعتیاد کسانی هستند که سابقه و تاریخچة بلندی از رویارویی با موقعیّتهای کنترلناپذیرِ ناخوشایند را داشتهاند؛ موقعیّتهایی که به معتاد آموختهاند تا خود را در جریانهای پیرامونش بیاثر بداند و در اداره کردن سیر حوادث، ناکام بیابد، مانند: شرایطی که درس خواندن به افزایش نمره نينجامد، گوش دادن به حرف پدر و مادر موجب افزایش محبّت و توجّه نشود، سخت کار کردن موجب افزایش پول یا تشویق کارفرما نشود و... .
همچنین در پژوهشي (گير ۲ و همکارانش۱۹۷۰) نشان داده -شده که دانشجويان با اين باور غلط که توانايي کنترل يک شوک الکتريکي دردناک را دارند، راحتتر و با واکنش رواني کمتر، آن را تحمّل کردهاند. در يک بررسي، تورک ۳ )۱۹۷۵) توانست با آموزش بيمارانش با راهبردهاي متفاوت و مديريت درد، تا دو برابر مدّت افرادي که تعليم نديده بودند، تحمّل درد را افزايش دهد. ۴
۲. تقویت خویشتنداری، عامل پیشگیری از اعتیاد
مفهوم عامّ «خویشتنداری» در اسلام مانند سایر ادیان، در فضای وسیعی از دستورات دینی با قید کلّی «نبایدها» و یا قید خاصّ «نبایدهای اخلاقی»، قابل طرح است. «گناه اول» از اصطلاحات ویژة ادبیّات دینی برگرفته شده و مفهوم آسیبپذیری نوع بشر در برابر تمایلات درونی یا بیرونی اوست. سایر دستورات دینی در ابعاد فردی و اجتماعی، همواره شاهد نهی و کنترل انسان مؤمن و دستور به خویشتنداری قلبی یا رفتاری در زمینههایی