205
درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي

اجتماعی ایستادگی نخواهند داشت. در تحقیقِ یاد شده همچنین اثبات گرديده در صورتی که افراد، محرّک ناخوشایندی از محیط دریافت کنند به طوری که هیچ گونه امکان تغییر و تأثیرگذاری بر آن نداشته باشند، دچار نوعی «درماندگی آموخته‌شده» ۱ خواهند شد؛ همان ضعفی که از ویژگی‌های شخصیّتی معتادان است. تفسیر این یافته، این است که افراد مستعدّ اعتیاد کسانی هستند که سابقه و تاریخچة بلندی از رویارویی با موقعیّت‌های کنترل‌ناپذیرِ ناخوشایند را داشته‌اند؛ موقعیّت‌هایی که به معتاد آموخته‌اند تا خود را در جریان‌های پیرامونش بی‌اثر بداند و در اداره ‌کردن سیر حوادث، ناکام بیابد، مانند: شرایطی که درس‌ خواندن به افزایش نمره‌ نينجامد، گوش‌ دادن به حرف پدر و مادر موجب افزایش محبّت و توجّه نشود، سخت کار کردن موجب افزایش پول یا تشویق کارفرما نشود و... .
همچنین در پژوهشي (گير ۲ و همکارانش۱۹۷۰) نشان داده -شده که دانشجويان با اين باور غلط که توانايي کنترل يک شوک الکتريکي دردناک را دارند، راحت‌تر و با واکنش‌ رواني کمتر، آن را تحمّل ‌کرده‌اند. در يک بررسي، تورک ۳ )۱۹۷۵) توانست با آموزش بيمارانش با راهبردهاي متفاوت و مديريت درد، تا دو برابر مدّت افرادي که تعليم نديده ‌بودند، تحمّل درد را افزايش دهد. ۴

۲. تقویت خویشتنداری، عامل پیشگیری از اعتیاد

مفهوم عامّ «خویشتنداری» در اسلام مانند سایر ادیان، در فضای وسیعی از دستورات دینی با قید کلّی «نبایدها» و یا قید خاصّ «نبایدهای اخلاقی»، قابل طرح‌ است. «گناه اول» از اصطلاحات ویژة ادبیّات دینی برگرفته شده و مفهوم آسیب‌پذیری نوع بشر در برابر تمایلات درونی یا بیرونی اوست. سایر دستورات دینی در ابعاد فردی و اجتماعی، همواره شاهد نهی و کنترل انسان مؤمن و دستور به خویشتنداری قلبی یا رفتاری در زمینه‌هایی

1.. Learned helplessness.

2..Geer

3..Turk

4.. همان، ص ۴۱.


درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي
204

امکان سازگاري با عوامل تنش‌زا وجود ندارد. پيامد اين وضعيت، احترام ‌به ‌خودِ پايين است. اين احساس رنج‌آور، موجب تلاش فرد براي برطرف کردن آن به هر شکلي مي‌شود. از مهم‌ترين علائم داروشناختي هروئين نيز علاوه بر کاهش اضطراب، ايجاد نوعي حالت سرخوشي است. لذا فرد، نوعي حسّ موقّتي قدرت، خویشتنداری کاذب و خوش‌حالی را تجربه و آن را جاي‌گزين حسّ ضعف و ناتواني خود مي‌کند. متأسّفانه اين حال خوب، خيلي زود از بين مي‌رود و جاي خود را به حسّي ناخوشايندتر از قبل مي‌دهد. افزايش ميزان احساس ناتواني و اضطراب، مصرف‌ کننده را به معتاد تبديل مي‌کند. هر بار، فرد معتاد يادگيري روش‌هاي پايدارتر سازگاري را از دست داده و سطح خویشتنداری و تحمّلش براي اضطراب کاهش مي‌يابد. درک جديد معتاد چنين مي‌شود که « رنج اضطراب، نياز به تحمّل ندارد». لذا سطح مصرف او گسترش يافته، براي هر موضوع اضطراب برانگيز روزمره و عادی مانند تنش با خانواده یا مدرسه نيز مواد مصرف مي‌کند و چون قبلاً اثر فوری مواد در کاهش اضطراب را تجربه کرده است و متقاعد مي‌شود که مصرف آن، کاری لازم است، در چرخه‌ای شوم گرفتار می‌شود و هرچه بیشتر مصرف می‌کند، بیشتر متقاعد می‌شود که مصرف کار ضروری است و نهایتاً خود فرد به تنهایي از اداره کردن مسائلش ناتوان مي‌ماند.۱
برخی از پژوهش‌های نظری روان‌شناسی که مربوط به اعتیاد نیستند نيز نتایج یاد شده را تأیید می‌کنند. بر اساس يکي از اين نظريّه‌ها (سلگمن ۲ ۱۹۷۵، ماير ۳ و سلگمن۱۹۷۶) نقش کنترل دروني و بيروني ـ که از مؤلّفه‌هاي شناختي‌ شخصيّت است ـ ، در اعتياد ارزيابي شده است. از جمله باور به علّيتِ کنترل بیروني، عملکرد درماني و سرعت يادگيري را آشکارا کاهش مي‌دهد؛ ۴ یعنی افراد معتاد تا اعتقادی به توان خویشتنداری خود نداشته باشند یا تجربه‌ای در این زمینه نداشته باشند، در مقابل تمایلات نفسانی و مشکلات

1.. همان، ص ۳۸.

2.-Seligman

3.-Maier

4.. همان، ص ۴۰.

  • نام منبع :
    درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي
    سایر پدیدآورندگان :
    عباس پسندیده و محمدرضا کیومرثی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قک
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16447
صفحه از 245
پرینت  ارسال به