من كثر مناه قلّ رضاه.۱
هركس آروزهايش زياد شود، رضايتش كم ميشود.
تحقیقات تجربی نیز همین را نشان میدهد. در نظرية «تفاوت چند گانه»۲ آمده است که خشنودي، حاصل تفاوت (اندك) بين پيشرفتها و آرزوهاست. بر اساس اين نظريه، آرزوهاي بزرگ، خشنودي را تهديد ميكنند. بر اساس نظرية فاصلة هدف با پيشرفت، آرزوهاي بزرگ، به خشنودي كمتري منجر ميشوند. البته طبق ساير نظريهها، داشتن اهداف كلّي، براي سلامتي مفيد است؛ امّا هدفها، بايد مناسب و صحيح انتخاب شوند.۳
بنا بر این، برای رسیدن به رضامندی باید آرزوها را مدیریت و تنظیم نمود تا داشتهها را ناچیز نسازد و نارضایتی را به وجود نیاورد. در این زمینه، آیات و روایات فراواني وجود دارند که مجال بررسی همة آنها نیست.۴ آنچه مهم است این که آرزوی دور و دراز، از عوامل مهم نارضایتی و احساس محرومیت و خُلق منفی است و به همین جهت، افرادی که اهل آرزوهای دور و دراز هستند، مستعد گرایش به اعتیادند. همچنين میتوان ادّعا کرد که افراد معتاد، آرزوهای مهار نشدهای دارند که سطح احساس محرومیت و حسرت را در آنان افزایش داده و برای تسکین آن، آنان را به اعتیاد سوق داده است. از این رو، برای مهار گرایش به اعتیاد باید مسئلة آرزوها را جدّی گرفت و الگوی آرزوی معقول و مهارشده را اجرا کرد.
خلاصه بحث
از مجموع آنچه گذشت، به دست آمد که احساس محروميت، از زمینههای مهم گرایش به اعتیاد است که افراد مستعد را برای فرار از فشار محرومیت، به استفاده از مواد وا میدارد. بر همین اساس باید برای پیشگیری از گرایش به اعتیاد، زمینة احساس محرومیت را از بین برد و این امر با شناخت داشتههای زندگی اتفاق میافتد که از آن به عنوان یک
1.. غرر الحكم، ح ۷۳۰۴؛ عيون الحكم والمواعظ، ص ۴۲۴.
2.. Multiple Discrepancy theory.
3.. روانشناسي شادي، ص ۸۳.
4.. برای مطالعه بیشتر، ر. ک: فرهنگنامة آرزو.