موفّقيتآميز از آن ـ در خوشايند و ناخوشايند ـ نيازمند قدرت و توان بالاست و از سوي ديگر، انسان موجودي ضعيف و ناتوان است!۱ از اين رو به تنهايي از عهدة پيچ و خم زندگي برنميآيد و به نقطهاي نياز دارد تا به آن اتّكا كند. لذا هيچ انساني نيست كه به تكيهگاه نياز نداشته باشد. از این رو، اگر انسان احساس کند که در زندگی، هیچ پشتوانه و تکیه-گاهی ندارد، دچار احساس ناامیدی، ناکامی و نارضایتی خواهد شد. باید دید آیا واقعاً هیچ تکیهگاهی وجود ندارد؟ یا ما بر تکیهگاه مطمئنِ موجود، تکیه نمیدهیم؟
سه. باور و انتخاب صحیح: «خدا ـ تکیهگاهی»
با توجّه به آنچه پیشتر در بارة انتخاب تکیهگاه گذشت، در گام نخست بايد معيارهاي تكيهگاه مطمئن را شناخت تا در انتخاب، اشتباهي صورت نگيرد. از ويژگيهاي تكيهگاه مطمئن، «توانايي» است. نقطهاي كه انسان ميخواهد به آن اتّكا كند بايد توانايي و قدرت كافي داشته باشد تا بتواند از فرد حمايت كند و نيازهاي وي را برآورد. ويژگي ديگر، «دارايي» است. اگر نقطة اتّكا، از ذخايري غني براي تأمين نياز برخوردار نباشد، حتّي با وجود توانايي، صلاحيت تکيهگاه شدن را ندارد. بنا بر اين، تكيهگاه بايد دارا و برخوردار باشد.
ويژگي سوم، «دانايي» است. نقطة اتّكا بايد آگاه و دانا باشد تا در مقام تشخيص و عمل، خردمندانه رفتار كند. اگر توانايي و دارايي وجود داشته باشد، امّا دانايي نباشد، چه بسا دارايي و توانايي، به گونهاي اعمال شود كه نتيجهاي جز زيان نداشته باشد. ويژگي چهارم، «پايايي» است. نقطة اتّكا بايد به لحاظ زماني، پايدار و هميشگي باشد. منبع ناپايدار به جهت احتمال فقدان، در همة زمانها نميتواند پاسخگو باشد.
خلاصه اين كه براي تكيهگاه، دست كم چهار ويژگي بايد وجود داشته باشد تا بتوان به آن اطمينان نمود و هر چه اين ويژگيها بيشتر وجود داشته باشند، اطمينان بيشتري به وجود ميآورند. نقطة ناتوان، ندار، نادان و ناپايدار، اطمينانبخش نخواهد بود.
پس از معيارها، نوبت به تشخيص مصداق ميرسد. تنها مصداقي كه معيارهاي ياد