105
درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي

معنای واقعی

امّا حالت سوم، دست يافتن به «معناي واقعي حيات» است. هر چيزي را مي‏توان معناي زندگي قرار داد؛ امّا هر معنايي، ارضا كننده و رضايت‏بخش نيست. در بازار معاني، انسان موفّق، كسي است كه انتخابگر خوبي باشد. اشتباه در انتخاب معنا، موجب ناكامي مي‏گردد و ناكامي، به نارضايتي مي‌انجامد. براي كاميابي بايد انتخابگر خوبي بود و انتخاب خوب، متوقّف بر شناخت صحيح است. همان‏گونه كه در بحث پيشين و در توضيح آية ۲۶ سورة رعد اشاره شد، در اين موضوع نيز «شناخت»، نقش اوّل را بازي مي‏كند. تا زماني كه معناي واقعي را از معناي بدلي تميز ندهيم، انتخابگر معناي واقعي نيز نخواهيم بود. وقتي خدا، معناي زندگي شد، انسان به خاطر خدا زندگي مي‏كند، به خاطر او تلاش مي‏كند و براي رسيدن به او همة سختي‏ها را تحمّل مي‏كند. آنچه در ادبيات دين تحت عنوان «في سبيل الله»، «لله»، «براي كسب رضايت خدا» و... آورده مي‏شود، در همين راستا قابل تحليل است. وقتي خدا معناي زندگي شد، انسان مي‏داند چرا زنده است و چرا بايد زندگي كند و سرانجامش چه خواهد شد. بدين سان، از سرگرداني در مي‏آيد و چون براي عالي‏ترين و بلكه تنها مفهوم حيات زندگي مي‏كند، بر خود مي‏بالد و احساس رضايت و خشنودي مي‏كند.

ز. تنظيم تكيه‌گاه

انسان به داشتن تكيه‌گاهي مطمئن نياز دارد. ضرورت حيات انساني، آن است كه به يك نقطة قابل اعتماد، اتّكا كند. اين، اصلي اساسي در زندگي همة انسان‌هاست. انسان شادکام کسی است که از تکیة مطمئنی برخوردار باشد. تكيه‌گاه مطمئن، انسان را دل‌گرم، قوي و آرام مي‌سازد و موفّقيت زندگي را تضمين مي‌كند و بدين‌سان بر رضايت از زندگي تأثير مي‌گذارد. برخی ممکن است تکیه‌گاه نامناسبی را انتخاب کنند. آنچه مهم است اين كه انسان به چه نقطه‌اي اتّكا كند و چه چيزي را تكيه‌گاه خود قرار دهد؟ اين از پرسش-هاي


درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي
104

است؟ آيا متاع دنيا بهتر از نعمت‏هاي بهشت است؟ آيا دنيا پايدارتر از آخرت است؟ آيا دنيا جاويد و ماندگار است؟ انسان خردمند، كدام يك را بر مي‏گزيند؟
براي گروهي، معناي حيات يعني بهتر خوردن و بهتر پوشيدن و بيشتر لذّت‌ بردن. رهاورد اين زندگي، چيزي جز زباله و كود نيست. اين معنا از زندگي نمي‏تواند انسان كمال‌طلب را ارضا كند. از اين‏رو، هر چه در دنيا بيشتر تلاش مي‏كند و هرچه بيشتر از سرمايه‏هايش در اين مسير استفاده مي‏كند، كمتر به آنچه او را ارضا مي‏كند دست مي‏يابد و بيشتر از معناي واقعي زندگي دور مي‏سازد. از اين‏رو، بر دامنة نارضايتي‏اش افزوده مي‏شود. حتي آنان كه به ثروت فراوان مي‏رسند، چون نياز فطري‏شان به معنايي ارزشمند برآورده نمي‏شود، از درون، گرفته و سرخورده‏اند. به همين جهت، پيامبر خدا صلی الله علیه وآله مي‏فرمايد:
إنَّ لِلدُّنيا أبناءً ولِلآخِرَةِ أبناءً فَكونوا مِن أبناءِ الآخِرَةِ ولا تَكونوا مِن أبناءِ الدُّنيا.۱
همانا براي دنيا فرزنداني است و براي آخرت، فرزنداني. شما از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندان دنيا مباشيد.
همين معنا از امير مؤمنان امام علي علیه السلام نيز نقل شده است. ايشان پس از پايان جنگ جمل، به مسجد جامع كوفه وارد شد و پس از اقامة دو ركعت نماز، در جمع استقبال كنندگان، سخنراني طولاني‏اي ايراد فرمود كه در بخشي از آن، ضمن برحذر داشتن از هواپرستي و آرزوهاي طولاني، مي‏فرمايد:
لِكُلٍّ مِنهُما (الدُّنيا وَالآخِرَةِ) بَنونَ، فَكونوا مِن أبناءِ الآخِرَةِ ولا تَكونوا مِن أبناءِ الدُّنيا، فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيَلحَقُ بِأَبيهِ يَومَ القِيامَةِ.۲
دنيا و آخرت، هر يك فرزنداني دارند. بكوشيد از فرزندان آخرت باشيد نه دنيا؛ چرا كه در قيامت، هر فرزندي به پدرش ملحق خواهد شد.

1.. بحار الأنوار، ج‏۷۷، ص‏۱۸۸، ح‏۱۰.

2.. نهج البلاغة، خطبة ۴۲.

  • نام منبع :
    درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي
    سایر پدیدآورندگان :
    عباس پسندیده و محمدرضا کیومرثی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قک
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16576
صفحه از 245
پرینت  ارسال به