كه دفع كردن آن، پيش از سرآمدن زمان آن، افزودن بر رنج آن است.
خِرد، حكم ميكند كه انسان «در برابر سختيها» نَايستد؛ بلكه «در كنار سختيها» قرار گيرد. قرار گرفتن «در كنار سختيها» امكان مديريت كردن و مهار نمودن سختيها را به وجود ميآورد؛ بر خلاف بيتابي كردن و در برابر سختيها قرار گرفتن كه انسان را ناتوان ميسازد و زمینهساز گرایش به اعتیاد میگردد.
ج. تصحیح تفسیر از بلا
از امور مهم در این بحث، الگوی تفسیر بلاست. هر موقعيّت ناخوشايندي، توسّط انسان، ارزيابي ميگردد. اين ارزيابيها تأثير مستقيمي بر فشار رواني حاصل از موقعيّت دارد. اگر موقعيّت ناخوشايند را مثبتْ ارزيابي كنيم و يا داراي بار مثبت بدانيم، قابل تحمّل خواهد بود و اگر منفي ارزيابي كنيم، از كنترل ما خارج و غير قابل تحمّل ميگردد. در حقيقت، ما آنگونه كه حوادث را تفسير ميكنيم، به آنها واكنش نشان ميدهيم. بنا بر این، از این منظر نیز میتوان افراد معتاد را بررسی نمود. به نظر میرسد که این دست افراد، از الگوی تفسیر غیر واقعی در تفسیر بلا استفاده میکنند. لذا دچار احساس بی-معنایی زندگی و احساس ناکامی ميگردند و به شدّت فشار روانی خود را بالا میبرند.
امّا تفسیر منفی چه میتواند باشد؟ از مسائل مربوط به بلا، جایگاه انسان نزد خداوند است. به محض ورود بلا و مصیبت، انسان در برخی باورهای پیشین خود تردید ميکند و این سؤال برایش پیش میآید که جایگاه من نزد خداوند چگونه است؟ كساني كه در سختيها و بلاها بيتاب ميشوند، نه تنها موقعيّت ناخوشايند را بيمعنا ميدانند، بلكه آن را منفی نیز ارزيابي میکنند. معمولاً چنين افرادي، سختيهاي زندگي را اهانتآميز، ارزيابي ميكنند. در تصوّر اين افراد، مال و ثروت، نشانة «كرامت» است و محروميت، نشانة «خواري». قرآن كريم در اين باره ميفرمايد:
(فَأَمَّا الْإِنسَنُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ * وَ أَمَّآ إِذَا مَا