107
درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي

جَميعا فأعطَيتُ كُلَّ واحِدٍ مِنهُم مَسألَتَهُ ما نَقَصَ ذلكَ مِن مُلكي مِثلَ جَناحِ بَعوضَةٍ، و كَيفَ يَنقُصُ مُلكٌ أنا قَيِّمُهُ؟! فَيا بُؤسا لِمَن عَصاني و لَم يُراقِبْني!
به عزّت و جلالم سوگند كه اميد هر كس را كه به غير من اميد بندد، به يأس بدل مى‌كنم و در دوزخ، جامة ذلّت بر او مى‌پوشانم و از گشايش و فضل خود دورش مى‌گردانم. آيا بندة من در گرفتارى‌ها به غير من اميد [گشايش] مى‌بندد، حال آن كه گرفتارى‌ها به دست من است؟ آيا به غير من چشم اميد مى‌دوزد، حال آن كه توانگر بخشنده منم و كليدهاى درهاى بسته در دست من است و درِ من به روى هر كس كه مرا بخواند، باز است؟ مگر نمى‌داند كه هر گرفتارى و مشكلى به او برسد، جز من كسى توانايى برطرف كردن آن را ندارد! پس چه شده است كه مى‌بينم روى اميد از من برگردانده است در حالى كه از سر جود و كرم خود، آنچه را هم از من نخواست، به او دادم و حالا از من روى گردانده و از من نمى‌خواهد و در گرفتاري‌اش دست خواهش به سوى غير من دراز مى‌كند، در حالى كه منِ خدا كه پيش از خواهش عطا مى‌كنم، اگر از من خواهش شود، جواب نمى‌دهم؟! هرگز! مگر نه اين كه بخشش و كرم از آنِ من است؟ مگر نه اين كه دنيا و آخرت در دست من است؟ اگر اهل هفت آسمان و زمين، همگى، از من بخواهند و خواست همة آنان را برآورم، اين همه به اندازة بال پشه‌اى از ملك من نمى‌كاهد. چگونه كاسته شود ملكى كه من سرپرست آن هستم؟ پس بيچاره كسى كه از من نافرمانى كند و مرا نپايد!
محمّد بن عجلان نقل مي‌كند كه به فقر و تنگ‌دستى سختى افتادم و دوستى كه در دوران پريشان‌حالى، دستم را بگيرد نداشتم. وام سنگينى به گردن داشتم و طلبكارى كه در مطالبة آن پافشارى مى‌كرد. ناچار به سوى خانة حسن بن زيد ـ كه در آن زمان فرماندار مدينه بود و با هم آشنايى داشتيم ـ ، رهسپار شدم. در بين راه، محمّد بن عبد اللّه بن على بن حسين ـ كه آشنايى ديرينى با هم داشتيم و از حال و روز من خبر داشت‌ ـ به من برخورد كرد و دستم را گرفت و گفت: از وضع تو اطلاع يافته‌ام. حالا براى رفع


درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي
106

اساسي در اين بحث است. هر تكيه‌گاهي نمي‌تواند قابل اعتماد باشد. تقريباً همة انسان‌ها براي خود تكيه‌گاهي قرار مي‌دهند؛ تفاوت آنها در انتخاب تكيه‌گاه است. لذا اين جاست كه مسئلة «انتخاب تكيه‌گاه» اهميت مي‌يابد. اشتباه در انتخاب تكيه‌گاه، موجب ناكامي و نارضايتي خواهد شد و همین امر، زمینة گرایش به اعتیاد را فراهم می‌آورد. البته برخی افراد نیز احساس بی‌پشتوانگی می‌کنند. از آن جا که انسان نیاز به تکیه‌گاه و پشتیبان دارد، اگر احساس کند که بی‌پشتوانه است، دچار ناامیدی و ناتوانی می‌گردد و احساس نارضایتی خواهد کرد و به اعتیاد گرایش پیدا خواهد کرد. در ادامه به بررسی دو بُعد این موضوع می‌پردازیم.

يک. تکیه‌گاه غیر خدایی

بي‌ترديد بايد يكي از عوامل مهم نارضايتي را تكيه بر غير خدا دانست. بر اساس تفکّر توحيدی، تنها كفايت كنندة امور، خداوند متعال است؛ پس هر كس به غير او توكّل كند، امور او چه در خوشايند و چه در ناخوشايند، سامان نمي‌يابد و اين، موجب نارضايتي مي‌گردد. خداوند متعال با شدّت سوگند خورده كه اميد كسي كه به غير او تكيه كند، نااميد خواهد شد. پيامبر خدا صلی الله علیه وآله نقل مي‌كند كه خداوند عزّ و جلّ در يكى از وحى‌هاى خود به يكى از پيامبرانش فرمود:
وعِزَّتي وجَلالي، لَأقطَعَنَّ أمَلَ كُلِّ مُؤمِّلٍ غَيري بالإياسِ، و لأكسُوَنَّهُ ثَوبَ المَذَلَّةِ في النّارِ، و لاُبعِدَنَّهُ مَن فَرَجي وفَضلي، أ يُؤَمِّلُ عَبدي في الشَّدائدِ غَيري و الشَّدائدُ بِيَدي؟! أ وَ يَرجو سِوايَ و أنا الغَنيُّ الجَوادُ؟! بِيَدي مَفاتيحُ الأبوابِ و هِي مُغلَقَةٌ، و بابي مَفتوحٌ لِمَن دَعاني. أ لَم يَعلَمْ أنّهُ ما أوهَنَتهُ نائبَةٌ لَم يَملِكْ كَشفَها عَنهُ غَيري؟! فما لِي أراهُ بأمَلِهِ مُعرِضا عَنّي، قد أعطَيتُهُ بِجُودي و كَرَمي ما لَم يَسألْني فأعرَضَ عَنّي و لَم يَسألْني، و سألَ في نائبَتِهِ غَيري وأنا اللّهُ أبتَدي بِالعَطيَّةِ قَبلَ المَسألَةِ، أ فاُسألُ فلا اُجيبُ؟! كلاّ، أ وَ لَيسَ الجُودُ و الكَرمُ لِي؟! أوَ لَيسَ الدُّنيا و الآخِرَةُ بِيَدي؟! فلَو أنّ أهلَ سَبعِ سَماواتٍ و أرَضينَ سَألُوني

  • نام منبع :
    درآمدي بر پيشگيري از اعتياد با رويکرد اسلامي
    سایر پدیدآورندگان :
    عباس پسندیده و محمدرضا کیومرثی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قک
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16582
صفحه از 245
پرینت  ارسال به