451
خير و برکت از نگاه قرآن و حديث

۹۱۸.سنن أبى داودـ درباره حكيم بن حزام ـ: پيامبر خدا ، دينارى به او داد تا براى ايشان يك قربانى بخرد . او قربانى را به يك دينار خريد و آن را به دو دينار فروخت و برگشت . دوباره يك قربانى به يك دينار خريد و دينار ديگر را براى پيامبر صلى الله عليه و آله آورد . پيامبر خدا هم آن را صدقه داد و براى او دعا كرد كه در تجارتش بركت يابد.

۹۱۹.مسند ابن حنبلـ به نقل از ابو عمره انصارى ـ: در جنگ ها با پيامبر خدا بوديم . مردم ، دچار كمبود شدند . از پيامبر خدا اجازه خواستند تا بعضى از شترانِ باركش خود را ذبح كنند و [ در عين حال ]گفتند : خداوند ، ما را با آن [ به مقصد] مى رساند [ و در اين صورت، وسيله اى براى سوارى نخواهيم داشت].
عمر بن خطّاب ، چون ديد پيامبر خدا تصميم دارد كه به آنان اجازه دهد تا بعضى شترانشان را ذبح كنند ، گفت : اى پيامبر خدا ! چگونه خواهد شد ، اگر فردا گرسنه و پياده با دشمن رو به رو شويم؟! ولى اگر اجازه دهى كه بازمانده توشه خود را بياورند و آنها را جمع كنى و از خدا بخواهى كه به آنها بركت دهد . خداى متعال به دعاى شما ما را [ به مقصد] مى رساند ـ يا گفت : خداوند به دعاى شما براى ما بركت مى دهد ـ .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود تا باقيمانده توشه هايشان را بياورند . مردم ، مشت مشت يا بيشتر غذا مى آوردند . بيشترين مقدارى كه كسى آورد ، يك صاع خرما بود.
پيامبر خدا همه آنها را جمع كرد . سپس برخاست و دعا كرد . آن گاه سپاهيان را فرا خواند تا ظرف هاى خود را بياورند و دستور داد كه آنها را پر كنند . در سپاه ، هيچ ظرفى نماند ، مگر آن كه آن را پر كردند ، و [ باز] به همان اندازه ماند.
پيامبر خدا ، چنان خنديد كه دندان هايش پيدا شد . آن گاه فرمود : «گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست و من فرستاده خدايم . هيچ بنده اى نيست كه خدا را با اين دو (توحيد و نبوّت) ديدار كند ، مگر آن كه روز قيامت ، آتش دوزخ از او دور مى شود».


خير و برکت از نگاه قرآن و حديث
450

۹۱۸.سنن أبي داود عن حكيم بن حزام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله بَعَثَ مَعَهُ بِدينارٍ يَشتَري لَهُ اُضحِيَّةً،فَاشتَراها بِدينارٍ وباعَها بِدينارَينِ،فَرَجَعَ فَاشتَرى اُضحِيَّةً بِدينارٍ وجاءَ بِدينارٍ إلَى النَّبِيِ صلى الله عليه و آله ، فَتَصَدَّقَ بِهِ النَّبِيُ صلى الله عليه و آلهودَعا لَهُ أن يُبارَكَ لَهُ في تِجارَتِهِ . ۱

۹۱۹.مسند ابن حنبل عن أبي عمرة الأنصاري :كُنّا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله في غُزاةٍ ، فَأَصابَ النّاسَ مَخمَصَةٌ ، فَاستَأذَنَ النّاسُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله في نَحرِ بَعضِ ظُهورِهِم ، وقالوا : يُبَلِّغُنَا اللّهُ بِهِ .
فَلَمّا رَأى عُمَرُ بنُ الخَطّابِ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آلهقَد هَمَّ أن يَأذَنَ لَهُم فى
¨
نَحرِ بَعضِ ظَهرِهِم قالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، كَيفَ بِنا إذا نَحنُ لَقينَا القَومَ غَدا جِياعا أرجالاً؟ ولكِن إن رَأَيتَ يا رَسولَ اللّهِ أن تَدعُوَ لَنا بِبَقايا أزوادِهِم فَتَجمَعَها ثُمَّ تَدعُوَ اللّهَ فيها بِالبَرَكَةِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ سَيُبَلِّغُنا بِدَعوَتِكَ ـ أو قالَ : سَيُبارِكُ لَنا في دَعوَتِكَ ـ .
فَدَعَا النَّبِيُ صلى الله عليه و آلهبِبَقايا أزوادِهِم ، فَجَعَلَ النّاسُ يَجيؤونَ بِالحَثيَةِ مِنَ الطَّعامِ وفَوقَ ذلِكَ ، وكانَ أعلاهُم مَن جاءَ بِصاعٍ مِن تَمرٍم.
فَجَمَعَها رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله . ثُمَّ قامَ فَدَعا ما شاءَ اللّهُ أن يَدعُوَ ، ثُمَّ دَعَا الجَيشَ بِأَوعِيَتِهِم فَأَمَرَهُم أن يَحتَثوا ، فَما بَقِيَ فِي الجَيشِ وِعاءٌ إلاّ مَلَؤوهُ وبَقِيَ مِثلُهُ .
فَضَحِكَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله حَتّى بَدَت نَواجِذُهُ . فَقالَ : أشهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وأنّي رَسولُ اللّهِ ، لا يَلقَى اللّهَ عَبدٌ مُؤمِنٌ بِهِما إلاّ حُجِبَت عَنهُ النّارُ يَومَ القِيامَةِ . ۲

1.سنن أبي داود : ۳ / ۲۵۶ / ۳۳۸۶ ، السنن الكبرى : ۶ / ۱۸۶ / ۱۱۶۱۸ ؛ الأمالي للطوسي : ۳۹۹ / ۸۹۰ ، بحار الأنوار : ۱۰۳ / ۱۳۶ / ۴ .

2.مسند ابن حنبل : ۵ / ۲۶۴ / ۱۵۴۴۹ ، الطبقات الكبرى : ۱ / ۱۸۰ ، الزهد لابن المبارك : ۳۲۱ / ۹۱۷ ، المعجم الكبير : ۱ / ۲۱۱ / ۵۷۵ نحوه وراجع صحيح ابن حبّان : ۱ / ۴۵۴ / ۲۲۱ .

  • نام منبع :
    خير و برکت از نگاه قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: محمّد تقدیری، ترجمه: جواد محدّثی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9493
صفحه از 664
پرینت  ارسال به