ايوب رازى ۱ به صحّت اين قول ، جزم پيدا كرده است ۲ . ابن صلاح نيز ظاهرا آن را مورد تأييد خود قرار داده ؛ زيرا بعد از نقل اين قول گفته است :
به نظر مى رسد كه در بسيارى از كتاب هاى حديثىِ مشهور در مورد برخى از راويانى كه عهد آنان گذشته و دانستن عدالت باطنى آنان ميسّر نيست ، مطابق اين رأى عمل شده است . ۳
و نووى در مقدّمه شرح صحيح مسلم ، احتجاج به روايت مستور را ـ مانند احتجاج به روايت راويانى كه هويت آنان مجهول است ـ به تعداد زيادى از محقّقان نسبت داده است ۴
و مى توان اين قول را به طريق اُولى به دار قُطنى و ابن حبّان و بزار نيز نسبت داد ؛ زيرا روايت دسته دوم از مجهولان (يعنى كسانى كه عدالت ظاهرىِ آنان نيز محرز نگرديده) ، نزد آنان ، بى هيچ شرطى پذيرفته است . بنا بر اين ، به يقين روايت اين دسته از مجهولان نيز نزد آنان پذيرفته است .
۳ . قبول روايت مستورى كه از راويان سه قرن اوّل هجرى است . به عبارت ديگر ، روايت مستور ، در صورتى پذيرفته مى شود كه از صحابيان و يا تابعيان و يا اتباعِ (پيروان) تابعيان باشد ؛ زيرا در حديثى پيامبر صلى الله عليه و آله شهادت داده است به اين كه :
۰.خير الناس قرنى ، ثم الذين يلونهم ، ثم الذين يلونهم . ۵
۰.بهترين مردم ، [مردم] قرن من است و سپس ، كسانى كه از پىِ ايشان مى آيند ، و بعد هم كسانى كه از پىِ آنها مى آيند .
1.ابو الفتح سليم بن ايّوب رازى ، شافعى مذهب ، مفسّر و آشنا به فقه بود كه فقه را نزد ابو حامد اسرافيينى آموخت (ر . ك : العبر ، ج ۳ ، ص ۲۱۵) .
2.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۵۲ ؛ تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۷۲ .
3.مقدمة ابن الصلاح ، ص۸۹ .
4.شرح صحيح مسلم ، ج۱ ، ص۱۴۰ .
5.صحيح البخارى ، ج ۳ ، ص ۱۳۳۵ ، ش ۳۴۵۱ (كتاب فضائل الصحابة) ؛ شرح صحيح مسلم ، ج ۱۶ ، ص ۳۲۱ (ش ۲۵۳۵) .