95
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

ايوب رازى ۱ به صحّت اين قول ، جزم پيدا كرده است ۲ . ابن صلاح نيز ظاهرا آن را مورد تأييد خود قرار داده ؛ زيرا بعد از نقل اين قول گفته است :
به نظر مى رسد كه در بسيارى از كتاب هاى حديثىِ مشهور در مورد برخى از راويانى كه عهد آنان گذشته و دانستن عدالت باطنى آنان ميسّر نيست ، مطابق اين رأى عمل شده است . ۳
و نووى در مقدّمه شرح صحيح مسلم ، احتجاج به روايت مستور را ـ مانند احتجاج به روايت راويانى كه هويت آنان مجهول است ـ به تعداد زيادى از محقّقان نسبت داده است ۴
و مى توان اين قول را به طريق اُولى به دار قُطنى و ابن حبّان و بزار نيز نسبت داد ؛ زيرا روايت دسته دوم از مجهولان (يعنى كسانى كه عدالت ظاهرىِ آنان نيز محرز نگرديده) ، نزد آنان ، بى هيچ شرطى پذيرفته است . بنا بر اين ، به يقين روايت اين دسته از مجهولان نيز نزد آنان پذيرفته است .
۳ . قبول روايت مستورى كه از راويان سه قرن اوّل هجرى است . به عبارت ديگر ، روايت مستور ، در صورتى پذيرفته مى شود كه از صحابيان و يا تابعيان و يا اتباعِ (پيروان) تابعيان باشد ؛ زيرا در حديثى پيامبر صلى الله عليه و آله شهادت داده است به اين كه :

۰.خير الناس قرنى ، ثم الذين يلونهم ، ثم الذين يلونهم . ۵

۰.بهترين مردم ، [مردم] قرن من است و سپس ، كسانى كه از پىِ ايشان مى آيند ، و بعد هم كسانى كه از پىِ آنها مى آيند .

1.ابو الفتح سليم بن ايّوب رازى ، شافعى مذهب ، مفسّر و آشنا به فقه بود كه فقه را نزد ابو حامد اسرافيينى آموخت (ر . ك : العبر ، ج ۳ ، ص ۲۱۵) .

2.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۵۲ ؛ تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۷۲ .

3.مقدمة ابن الصلاح ، ص۸۹ .

4.شرح صحيح مسلم ، ج۱ ، ص۱۴۰ .

5.صحيح البخارى ، ج ۳ ، ص ۱۳۳۵ ، ش ۳۴۵۱ (كتاب فضائل الصحابة) ؛ شرح صحيح مسلم ، ج ۱۶ ، ص ۳۲۱ (ش ۲۵۳۵) .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
94

وى سر نزده باشد و اين ، با مشاهده ظاهر رفتار و كردار راوى معلوم مى شود و مراد از عدالت باطنى ، سيره باطنىِ راوى است كه غالبا از انظار ، پوشيده است و اين با امتحان راوى و تصريح ائمه جرح و تعديل ، معلوم مى گردد .
بين محدّثان ، در پذيرش روايتِ چنين اشخاصى ، همان ديدگاه هايى وجود دارد كه پيش از اين ، در مورد قبول روايت راويانى كه هويتشان مجهول است ، نقل گرديد ، با اين تفاوت كه بايد قول ششم را حذف كرد و در عوض ، به قائلان قول دوم ـ كه قائل به پذيرش روايت راوىِ مجهول به نحو اطلاق بودند ـ ابن حبّان و دار قُطنى و بزّار و برخى ديگر را نيز افزود ؛ زيرا آنها روايت دو عادل را از يك راوى ، نه تنها موجب رفع جهالت از هويت راوى مى دانند ؛ بلكه موجب رفع جهالت از حال راوى و اثبات عدالت وى نيز دانسته اند .

ج) راويان مجهول در باطن

وضعيت اين دسته از راويان مجهول ـ كه از آنان به مستور تعبير مى شود ـ بهتر از دو دسته قبل است ؛ زيرا اين عدّه ، راويانى هستند كه نه تنها جهالت از هويت آنان به واسطه روايت دو نفر يا بيشتر زايل گرديده ؛ بلكه عدالت ظاهرىِ آنان نيز محرز گرديده و تنها عدالت باطنى آنان ، به واسطه عدم وجود توثيق ، احراز نشده است .
بين محدّثان و علما در پذيرش روايت چنين افرادى ، چهار قول وجود دارد :
۱ . ردّ روايت مستور ، مطلقا . اين قول ، نظر اغلب محدّثان است ۱ ؛ زيرا عدالت ، ملاك قبول روايت است و عدالت مستور ـ با تفسيرى كه جمهور از عدالت كرده اند ـ محرز نشده است و عدالت ظاهرى براى قبول روايت ، كافى نيست .
۲ . قبول روايت مستور ، مطلقا . زيرا قبول اخبار ، مبنى بر حسن ظن به راوى است و شناخت عدالت باطنى نيز امرى دشوار است . بنا بر اين ، به شناخت عدالت ظاهرى اكتفا مى گردد . اين قول ، منسوب به برخى از شافعيان است و سُليم بن

1.مقدمة ابن الصلاح ، ص۸۹ ؛ نظرية نقد الرجال ، ص۱۶۷ ـ ۱۶۸ .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا جدیدی نژاد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2070
صفحه از 298
پرینت  ارسال به