نبوده اند ؛ زيرا بسيارى از تابعيان و پيروان آنها با وجود آن كه پرهيزگار و صادق بوده اند ، چنين بوده اند و اگر قرار باشد احاديث اين عدّه پذيرفته نگردد ، بسيارى از احاديث و آثار نبوى از بين مى رود و اين ، مفسده اى بزرگ و آشكار است . امّا در بدعت كبرا كه مربوط به متأخرّان است ، اعتقاد شيعه به ترك كامل شيخين و دشنام دادن آنان و عدّه اى ديگر از صحابيان و مقدّم شمردن على عليه السلامبر شيخين در فضيلت و خلافت است و حكم حديث آنان ، ردّ مطلق است ؛ يعنى در هيچ صورتى حديث آنان پذيرفته نمى گردد و هيچ كرامتى براى آنان نيست ؛ زيرا دروغ و نفاق و تقيّه ، پيوسته شعار آنان است! بنا بر اين ، چگونه مى توان احاديث آنان را پذيرفت . ۱
گفتار دوم : شيوه احراز شرايط راوى
بعد از آن كه معلوم شد روايت راوى اى پذيرفته مى گردد كه واجد دو صفت عدالت و ضبط باشد ، اكنون مى بايد راه هايى را كه محدّثان و اهل علم براى كشف و اثبات عدالت راوى و ضد آن (يعنى جرح) و نيز كيفيت كشف و اثبات ضبط راوى ذكر كرده اند ، نقل نماييم و براى تكميل بحث ، طُرُقى را نيز كه جمهور محدّثان و اهل علم براى اثبات عدالت و جرح كافى ندانسته اند ، بياوريم .
مبحث اوّل : نشانه هاى عدالت راوى
عدالت راوى ، به يكى از راه هاى ذيل كشف و اثبات مى گردد ۲ :
1.ر .ك : لسان الميزان ، ج۱ ، ص۱۶ ـ ۱۸ ؛ فتح المغيث ، ج۱ ، ص۳۵۹ ـ ۳۶۰ ؛ تهذيب التهذيب ، ج۱ ، ص۹۴ (شرح حال ابان بن تغلب) ؛ تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۷۷ ـ ۱۷۸ .
2.بايد توجّه داشت كه بين راه هاى كشف عدالت و ضبط و جرح راوى و هر صفت ديگرى با راه هاى اثبات آن صفت ، فرق بسيار مهمّى وجود دارد كه متأسفانه به آن توجه نشده است و اين بى توجّهى سبب آن شده كه طريق اوّلى را كه نگارنده ذكر كرده ـ كه البته طريق كشف و شناخت عدالت است ـ ، در بحثى كه در كتاب هاى «مصطلح الحديث» به راه هاى ثبوتِ عدالت راوى اختصاص يافته ، مورد توجه و ذكر قرار نگيرد .