69
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

نبوده اند ؛ زيرا بسيارى از تابعيان و پيروان آنها با وجود آن كه پرهيزگار و صادق بوده اند ، چنين بوده اند و اگر قرار باشد احاديث اين عدّه پذيرفته نگردد ، بسيارى از احاديث و آثار نبوى از بين مى رود و اين ، مفسده اى بزرگ و آشكار است . امّا در بدعت كبرا كه مربوط به متأخرّان است ، اعتقاد شيعه به ترك كامل شيخين و دشنام دادن آنان و عدّه اى ديگر از صحابيان و مقدّم شمردن على عليه السلامبر شيخين در فضيلت و خلافت است و حكم حديث آنان ، ردّ مطلق است ؛ يعنى در هيچ صورتى حديث آنان پذيرفته نمى گردد و هيچ كرامتى براى آنان نيست ؛ زيرا دروغ و نفاق و تقيّه ، پيوسته شعار آنان است! بنا بر اين ، چگونه مى توان احاديث آنان را پذيرفت . ۱

گفتار دوم : شيوه احراز شرايط راوى

بعد از آن كه معلوم شد روايت راوى اى پذيرفته مى گردد كه واجد دو صفت عدالت و ضبط باشد ، اكنون مى بايد راه هايى را كه محدّثان و اهل علم براى كشف و اثبات عدالت راوى و ضد آن (يعنى جرح) و نيز كيفيت كشف و اثبات ضبط راوى ذكر كرده اند ، نقل نماييم و براى تكميل بحث ، طُرُقى را نيز كه جمهور محدّثان و اهل علم براى اثبات عدالت و جرح كافى ندانسته اند ، بياوريم .

مبحث اوّل : نشانه هاى عدالت راوى

عدالت راوى ، به يكى از راه هاى ذيل كشف و اثبات مى گردد ۲ :

1.ر .ك : لسان الميزان ، ج۱ ، ص۱۶ ـ ۱۸ ؛ فتح المغيث ، ج۱ ، ص۳۵۹ ـ ۳۶۰ ؛ تهذيب التهذيب ، ج۱ ، ص۹۴ (شرح حال ابان بن تغلب) ؛ تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۷۷ ـ ۱۷۸ .

2.بايد توجّه داشت كه بين راه هاى كشف عدالت و ضبط و جرح راوى و هر صفت ديگرى با راه هاى اثبات آن صفت ، فرق بسيار مهمّى وجود دارد كه متأسفانه به آن توجه نشده است و اين بى توجّهى سبب آن شده كه طريق اوّلى را كه نگارنده ذكر كرده ـ كه البته طريق كشف و شناخت عدالت است ـ ، در بحثى كه در كتاب هاى «مصطلح الحديث» به راه هاى ثبوتِ عدالت راوى اختصاص يافته ، مورد توجه و ذكر قرار نگيرد .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
68

۴ . قبول روايت از بدعتگذارانى كه مبلّغ بدعت خود نيستند و عدم قبول از بدعتگذارانى كه اين گونه اند . اين قول به عده زيادى از علما از جمله احمد بن حنبل ، نسبت داده شده ۱ و حتى برخى ۲ بر آن ، ادّعاى اتّفاق كرده اند ۳ . به هر حال ، اين قول را ابن صلاح (۵۷۷ ـ ۶۴۳) ۴ و ساير علماى بعد از وى ، بهترين و منصفانه ترين قول در ميان اقوال مذكور شمرده اند و قول اوّل را بسيار دور از صحّت دانسته اند ؛ زيرا در كتاب هاى ائمه حديث همچون بخارى و مسلم ، از بسيارى از بدعتگذاران غير مبلّغ بدعت ، نقل روايت شده است . ۵
نكته
متأخّران علم حديث اهل سنّت چون ذهبى و ابن حجر در خصوص بدعت شيعه از ديدگاه اهل سنّت گفته اند كه بدعت شيعه به «بدعت صغرا» و «بدعت كبرا» تقسيم مى شود . در بدعت صغرا كه مربوط به متقدّمان بوده ، اعتقاد شيعه به افضل بودن على عليه السلام بر عثمان و حقّانيت على عليه السلام در جنگ هايش و خطاكار دانستن كسانى چون طلحه و زبير بوده است كه به مخالفت با وى برخاستند ، بدون آن كه قائل به تقديم على عليه السلامبر شيخين (ابوبكر و عمر) باشند و حديث آنان در صورت اتّصاف به تقوا و پرهيزگارى ، مقبول است ، به خصوص در مورد كسانى كه مبلّغ بدعت خود

1.الكفاية فى علم الرواية ، ص۱۲۱ .

2.مراد ، ابن حبان است .

3.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۶۰ .

4.ابو عمرو عثمان بن عبد الرحمان شَهْرَزُورى (منسوب به شهرزور ، شهرى در نزديكى موصل عراق كه زور بن ضحاك آن را بنا نهاد) ، معروف به ابن صلاح ، محدّث و آگاهِ به فقه و تفسير و اصول و نحو بوده است . او صاحب كتاب معروف علوم الحديث ، مشهور به مقدمة ابن الصلاح است (ر . ك : سير أعلام النبلاء ، ج ۲۳ ، ص ۱۴۰ ، ش ۱۰۰ ؛ العبر ، ج ۵ ، ص ۱۷۷ ؛ طبقات الحفّاظ ، ص ۵۲۸ ، ش ۱۱۰۹) .

5.مقدمة ابن الصلاح ، ص۹۱ ؛ شرح النخبة ، ص۱۰۱ ؛ تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۷۷ . ابن حجر ، اين قول را چنين مقيّد كرده كه روايت اين عدّه از بدعتگذاران ، از رواياتى نباشد كه مضمون آنها ، موجب تقويت بدعت آنان مى شود .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا جدیدی نژاد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1916
صفحه از 298
پرینت  ارسال به