57
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

برخى از كسانى كه قائل به پذيرش روايت بچّه مميّز گرديده اند ، انضمام شرطى را نيز لازم دانسته اند كه البته شرط مزبور ، نزد قائلان به لزوم آن ، يكسان نيست .
اين شرط را نووى در شرح المهذّب ، به تبعيت از متولّى ، از جمهور ، چنين حكايت كرده است :
اخبار بچّه مميّز ، به هنگامى كه طريقه وى «مشاهده» باشد ، پذيرفته مى گردد ، به خلافِ زمانى كه طريقه وى «نقل» باشد ، مانند فتوا دادن و روايت اخبار . ۱
و در تدريب الرواى ، اين شرط از قائلى كه نام آن برده نشده ، چنين نقل شده :
خبر بچه مميز ، به شرط آن كه دروغ را تجربه نكرده باشد ، پذيرفته مى گردد . ۲
به غير از اتّفاق محدّثان ، مهم ترين دلايل ديگرى كه بر عدم پذيرش روايت افراد مذكور (يعنى غير مسلمان و ديوانه و بچّه) دلالت دارند ، عبارت اند از :
الف) آيه شريف :
يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن جَآءَكُمْ فَاسِقُم بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُواْ . ۳
بيان دلالت اين آيه شريف بر مورد بحث، چنين است كه مقتضاى ظاهر اين آيه، ردّ خبر مسلمان بالغ و عاقل ، امّا فاسق است كه قبول خبر وى ، نياز به تبيّن (تحقيق) دارد . بنا بر اين ، مى بايد خبر و روايت بچّه و ديوانه و غير مسلمان ، اُولى به عدم پذيرش باشد ۴ ؛ زيرا حال راوى اى كه بچّه يا ديوانه و كافر است ، از جهت عدم وجود نيروى بازدارنده از دروغ ، بدتر از حال فاسقى است كه مسلمان و عاقل و بالغ است .
ب) از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده است :

۰.رفع القلم عن ثلاثة ، عن النائم حتى يستيقظ ، وعن الصبى حتى يحتلم ، وعن

1.همان جا ؛ فتح المغيث ،العراقى ، ص۱۵۱ .

2.تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۶۳ .

3.حجرات ، آيه ۶ .

4.الكفاية فى علم الرواية ، ص۷۷ ؛ أُصول الحديث ، ص۲۳۰ .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
56

گفتار اوّل : شرايط راوى

راويان احاديث ، به هنگام دريافت و نقل احاديث ، بايد واجد شرايطى باشند كه اجتماع آن شرايط ، موجب اطمينان به صحّت نقل آنان و احتجاج به رواياتشان مى گردد . در اين گفتار ، ابتدا به نقل شرايطى مى پردازيم كه اكثر حديث شناسان و فقيهان بر لزوم اجتماع آنها در راويان به هنگام نقل احاديثْ اتّفاق دارند و ادّعاى اجماع بر آنها شده است ۱ و سپس به بيان شرايط دريافت حديث مى پردازيم .

شرايط نقل كننده روايت

۱ . مسلمان بودن ، ۲ . عاقل بودن ، ۳ . بالغ بودن

نپذيرفتن روايت غير مسلمان و كسى كه عاقل نيست و مجنون است ۲ ، مورد اتّفاق همه محدّثان است .
بالغ بودن ، همان رسيدن به سنّ احتلام است و نپذيرفتن روايت بچّه غير مميّز (بچّه اى كه قادر به تشخيص خوب از بد نيست) نيز مورد اتّفاق محدّثان است ۳ ؛ امّا در مورد بچه مميّز ، چنين اتّفاقى وجود ندارد ، اگر چه از اكثر محدّثان ، حكايت شده كه قائل به عدم پذيرش روايت بچّه مميّزند ۴ ؛ ليكن به هر حال ، مورد اتّفاق محدّثان نيست و برخى مانعى از پذيرش روايت وى ندانسته اند . ۵

1.ر .ك : الكفاية فى علم الرواية ، ص ۳۴ ؛ مقدمة ابن الصلاح ، ص۸۴ ؛ فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۱۴ ؛ تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۶۳ .

2.البته مجنونى كه جنونش ادوارى باشد ، يعنى گاهى حال جنون دارد و گاهى حالش كاملاً خوب مى شود ، روايتش به هنگام سلامتش پذيرفته مى شود .

3.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۱۷ .

4.همان جا (به نقل از نووى) .

5.همان جا .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا جدیدی نژاد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1939
صفحه از 298
پرینت  ارسال به