مقدّمه
سبب ظهور و شكل گيرى علم رجال ـ چنان كه پيش از اين گفته شد ـ ناشى از استفاده از اسناد و انتشار آن در بين محدّثان و بحث از آن است ؛ امّا بايد دانست كه سؤال از رجال واقع شده در سند احاديث نيز نتيجه شرايطى است كه محدّثان براى قبول روايت از رجال داشته اند . اين شرايط ، به تعبيرى برخى از مسائل علم رجال به شمار مى آيند ؛ زيرا علماى رجال و محدّثان ، همواره براى حفظ شريعت از تخريب و دروغِ دروغپردازان به دنبال اين بوده اند كه شرايط مزبور ، در كدام يك از راويان بوده و در كدام يك نبوده است . بنا بر اين ، آگاهى از اين شرايط و طُرُق ثبوت آنها براى طالبان اصول علم رجال ، امرى لازم و اجتناب ناپذير است . علاوه بر اين ، شرايط مزبور و طُرُق ثبوت آنها نزد همه محدّثان ، يكسان نيست . از اين رو ، دانستن مبانى آنان ، از اهمّيت فراوانى برخوردار است . نيز بايد ديد كه آيا جمعى خاص از راويان كه وجود شرايط مزبور در آنها مسلّم است و نيازى به بررسى احوال آنها نيست ، وجود دارد يا نه؟
اينها و برخى مسائل فرعى ديگر ، موضوعاتى است كه إن شاء اللّه ، در اين فصل به آنها خواهيم پرداخت .