روايت كننده احاديث اند ، نصف ديگر علم حديث . ۱
در كشف الظنون ، در تفسير سخن فوق گفته شده كه حديث ، عبارت است از سند و متن ، و سند ، عبارت است از راويان . بنا بر اين ، شناخت احوال راويان ، نصف علم حديث است . ۲
در اين گفتار ، ابتدا به بررسى رابطه علم حديث با علم رجال مى پردازيم و سپس به رابطه اين علم با علم تاريخ .
علم رجال و علم حديث
اين دو علم ، از جهتى با يكديگر مرتبط اند و از جهتى ديگر ، با يكديگر متفاوت . بنا بر اين ، هر يك از دو جهت مذكور مى بايد جداگانه مورد بررسى قرار گيرد .
الف) ارتباط علم رجال با علم حديث
براى آن كه اين ارتباط ، دقيقا معلوم گردد ، ابتدا مى بايد «علم الحديث» را تعريف كنيم . ابن اكفانى (م ۷۴۹ ق) ۳ بر اساس تقسيمى كه مورد قبول ساير علماى بعد از وى قرار گرفته ، علم حديث را به دو قسم : «علم الحديث درايةً» و «علم الحديث روايةً» تقسيم نموده است . وى علم حديث از جهت درايه را اين گونه تعريف كرده است :
علمى است كه به واسطه آن ، حقيقت روايت و شروط و انواع و احكام آن ، و حال و شرايط راويان ، و انواع مرويات و آنچه كه متعلّق به آنهاست ،
1.المحدّث الفاصل ، ص۳۲۰ ؛ سير أعلام النبلاء ، ج۱۱ ، ص۴۸ (به نقل از : على بن مدينى م ۲۳۴ ق) .
2.كشف الظنون ، ج۱ ، ص۸۷ .
3.شمس الدين ابو عبد اللّه محمّد بن ابراهيم بن ساعد انصارى اَكفانى ، حكيم و رياضيدان كه به تاريخ و اخبار نيز آشنا بوده است ، صاحب كتاب معروف إرشاد القاصد إلى أسنى المطالب در زمينه انواع علوم است (ر . ك : ريحانة الأدب ، ج ۱ ، ص ۱۶۶) .