ابن مهدى از يحيى بن سعيد قطان (كه وى نيز بصيرتى تام در احوال رجال داشته) ، معتمدتر است ؛ زيرا يحيى در جرح رجال ، سختگير بوده است ، به خلاف ابن مهدى كه معتدل و منصف بوده است ، چنان كه نسايى از باب مثال گفته است :
هر گاه ابن مهدى شخصى را توثيق كند و يحيى تضعيف ، به دليل تشديدى كه از يحيى ديده شده ، حديث آن شخص ترك نمى شود . ۱
گروه دومِ علماى علم رجال
ويژگى هاى مشترك علمايى كه در اين گروه قرار دارند ، عبارت است از :
۱ . تعداد قابل توجّهى از آنان ، مؤلّف كتابى در زمينه علم رجال بوده اند كه اكنون نيز بسيارى از آنها موجود است و اقوال گروه اوّل از علماى جرح و تعديل را در كتاب هاى آنان مى توان يافت ؛
۲ . كتاب هاى رجالى آنان ، مصادر اوّليه علم رجال به شمار مى آيد ؛
۳ . تقريبا تمام آنان در كتاب هاى رجالى و يا حديثى شان ، در احوال تمام و يا اكثر راويان ، سخن گفته و به جرح و تعديل آنان پرداخته اند .
۱ . يحيى بن مَعين
كنيه وى ، ابو زكريا و نسبتش بغدادى است و به سال ۱۵۸ هجرى در انبار (شهرى در ده يا دوازده فرسخى بغداد) تولّد يافت و به سال ۲۳۳ هجرى در مدينه درگذشت . ابن معين ، از ائمه حديث و حافظان بسيار جليل القدرى بوده كه بصيرتى كامل به خطاهاى واقع شده در احاديث داشته است و علاوه بر اين ، وى از ائمه بزرگ جرح و تعديل بوده و در زمان خود ، در اين زمينه تقريبا بى نظير بوده است ،