مقدّمه
مراجعه به متخصّصان و خبرگان در فنون و علوم و صنايع مختلف ، مسئله اى عقلايى با پشتوانه سيره مستمر و پيوسته عقلا در طول زمان هاى مختلف است . علم رجال و نياز به مراجعه به علماى اين علم براى كسب اطّلاع از احوال راويان حديث نيز از اين قاعده مستثنا نيست . لذا طالبان اين علم مى بايد شخصيت هاى برجسته اين علم را كه هر يك در زمان خود به جرح و تعديل رجال پرداخته اند ، بشناسند و بدانند كه اعتبار اقوال هر يك از آنها در چه حدّى است و كدام يك از آنان داراى تمام صفات لازم براى جرح و تعديل رجال بوده اند و سخن آنان ، همواره پذيرفته شده است و كدام يك از آنان ، فاقد برخى شرايط و صفات لازم بوده اند و كلام آنان در اين زمينه يا اصلاً پذيرفته نشده و يا از اعتبار چندانى برخوردار نيست . كه البته اغلب آنان چنين نبوده اند و صفات لازم از ديدگاه اهل سنّت ، در آنان محقّق بوده است ؛ امّا به هر حال ، اعتبار اقوال آنان يكسان نيست .
به همين جهت ، در فصل پايانى اين كتاب ، ذكر خلاصه اى از زندگى مهم ترين علماى علم رجال را لازم دانستيم تا ضمن اطّلاع برآنچه گفتيم ، تطبيق عملى اى باشد براى آنچه كه پيش از اين ، در فصل سوم درباره شرايط عالمان جرح و تعديل و موانع پذيرش آن گفته ايم .
براى آشنايى بيشتر با موقعيت علم جرح و تعديل و تحوّلات آن شرح حال اين علما را با رعايت ترتيب زمانى ، به سه گروه تقسيم كرده ، ويژگى هاى مشترك علماى هر گروه را نيز در ابتداى هر بخش يادآور شده ايم .