159
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

«لا يعتبر به» ، «لا يعتبر بحديثه» ، «ليس بثقة» و«غير ثقة ولا مأمون» .
دو لفظ «فيه نظرٌ» و «سكتوا عنه» ، در مرتبه ششم از الفاظ جرح ـ كه ضعيف ترين الفاظ جرح اند ـ قرار مى گيرند ؛ امّا چنان كه سخاوى گفته است ، بخارى در اغلب موارد ، اين دو لفظ را در مورد كسانى كه حديث آنان ترك مى شود (يعنى متروك الحديث اند) ، استعمال كرده است ۱ و حتى ابن كثير گفته است كه اين دو لفظ در نزد بخارى ، از پست ترين و بدترين الفاظ جرح بوده اند ۲ . بنا بر اين ، تنها به خاطر استعمال خاصّ بخارى ، اين دو لفظ در اين مرتبه (يعنى مرتبه سوم) وبلكه در مرتبه دوم قرار مى گيرند .
مرتبه چهارم ، توصيف به الفاظ : «رُدّ حديثه» ، «ردّوا حديثه» ، «مردود الحديث» ، «ضعيف جدا» ، «واهٍ بمرّةٍ» ۳ ، «طرحوا حديثه» ، «فلان ارْمِ به» ۴ ، «مطروح الحديث» ، «مطروح» ، «لا يكتب حديثه» ، «لا تحلّ كتابة حديثه» ، «لا تحلّ الرواية عنه» ، «ليس بشى ء» ۵ ، «لا شى ء» ، «لا يساوى فلسا» و«لا يساوى شيئا» .
مرتبه پنجم ، توصيف به الفاظِ : «ضعيف» ، «منكر الحديث» ۶ ، «له ما ينكر» ، «له

1.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۹۹ .

2.الباعث الحثيث ، ص۱۰۷ .

3.«باء» در اين لفظ ، زايد و براى تأكيد است و معناى آن چنين است كه موصوف به اين لفظ ، جدا و بدون ترديد (به قول واحد) ضعيف است .

4.يعنى حديث موصوف به اين لفظ ، مردود است و از آن ، دورى جُسته مى شود ، حتى در صورت تعدّد طُرُق .

5.جمهور علما ، اغلب ، اين لفظ را در جرح شديد راويان استعمال كرده اند و مرادشان آن است كه موصوف به اين عبارت ، هيچ بهره اى از عدالت و حفظ و اتقان ندارد ؛ ليكن مراد ابن معين ـ كه بيش از ساير علما ، اين عبارت را استعمال كرده ـ ، از استفاده اين عبارت ، آن بوده كه احاديث موصوف به اين عبارت ، اندك بوده ، يعنى كثير الروايه نبوده است . بنا بر اين ، در اصطلاح خاصّ ابن معين ، اين عبارت ، منافاتى با وثاقت راوى ندارد .

6.مراد متأخّران از اين لفظ ، راوى اى ضعيف است كه روايت هاى زيادى را كه مخالف روايات ثقات است ، روايت كرده ؛ ليكن در نزد برخى از قدما (بخصوص احمد بن حنبل) ، به معناى تفرّد راوى در نقل حديث است ، ولو آن كه آن راوى ، ثقه باشد و تنها به نقل يك روايت ، تفرّد جُسته باشد . بنا بر اين ، لفظ مذكور در نزد قدما ، از الفاظ جرح نبوده ، به غير از بخارى كه بر خلاف ساير متقدّمان ، آن را حتى در موضع جرحى ، شديدتر از استعمال متأخّران استعمال كرده است ؛ زيرا خود وى چنان كه سخاوى در فتح المغيث (ج۱ ، ص۴۰۰) نقل كرده است ، آن را به معناى عدم حلّيت نقل روايت از كسانى كه وى آنان را موصوف به آن مى كند ، تفسير كرده است .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
158

او پيروى كرده است .
مرتبه دوم ، توصيف به الفاظى كه بر جعل و وضع حديث توسط راوى دلالت دارند ؛ ليكن با الفاظى ضعيف تر از الفاظ مرتبه اوّل ، مانند : «كذّاب» ، «وضّاع» ، «دجّال» ، «يضع الحديث» ، «يكذب» و«وضع حديثا» .
سه لفظ اوّل ، به خاطر مبالغه اى كه در آنها هست ، بدتر از سه لفظ اخيرند و به نظر مى رسد كه الحاق سه لفظ اخير ـ كه از درجه ضعيف ترى برخوردارند ـ ، به مرتبه سوم ، اُولى هستند .
مرتبه سوم ، توصيف به الفاظ : «يسرق الحديث» ۱ ، «متّهم بالكذب أو الوضع» ، «ساقط» ، «هالك» ، «ذاهب الحديث» ، «متروك» ۲ ، «مُودٍ» ۳ ، «فيه نظر» ، «سكتوا عنه» ،

1.سخاوى در فتح المغيث (ج۱ ، ص۳۹۸) گفته است : سرقت حديث ، به دو گونه مى تواند باشد : اوّل آن كه سارق ، مدّعىِ شنيدن فلان حديث از شيخ محدّثى گردد كه آن محدّث ، به نقل آن حديث از شيخش منفرد است ؛ دوم آن كه سارق ، نقل حديثى را كه مشهور به فلان راوى است ، به راوى اى ديگر كه با آن راوى در طبقه اشتراك دارد ، نسبت دهد .

2. ، «متروك الحديث» . در تفسير اين لفظ ، عبدالرحمان بن مهدى گفته است كه ما نزد شعبه بوديم كه از وى سؤال شد : «حديث چه كسى ترك مى شود؟» و شعبه در پاسخ گفت : «من يتّهم بالكذب ، ومن يكثر الغلط ، ومن يخطئ فى حديث يجمع عليه فلا يتّهم نفسه ، ويقيم على غلطه ، و رجل روى عن المعروفين مالا يعرفه المعروفون» . چنان كه ملاحظه مى شود ، در عبارت شعبه ، متروك بر چند گروه اطلاق گرديده است : متّهم به دروغ ؛ كسى كه اشتباهاتش زياد است ؛ كسى كه در لفظ حديثى كه ساير راويان روى لفظ آن اتّفاق دارند ، خطا كند ؛ كسى كه از راويان معروف روايتى را نقل كند كه مشهوران به روايت از آنان ، آن را روايت نكرده اند . ، «تركوه» ، «مجمع على تركه» ، «هو على يدى عدل» اين لفظ ، بر خلاف ظاهر آن ، به معناى عادل بودن نزد شخص نيست ، بلكه كنايه از ضعف شديد است (ر .ك : فتح المغيث ، ج۱ ، ص۴۰۳) .

3.ضبط اين لفظ ، مورد اختلاف است . اين لفظ ، با تخفيف و بدون همزه (يعنى «مُودٍ») به معناى «هالك» از «أودَى إيدائا» است و با تشديد و همزه (يعنى «مؤدٍّ») از «الأداء» و به معناى «حَسَن الأداء» است كه البته ، كسانى موصوف به آن مى شوند كه صدوق ، ولى «سى ء الحفظ (بد حفظ)» هستند .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا جدیدی نژاد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2119
صفحه از 298
پرینت  ارسال به