قد أورده العلامة ابن الجوزى فى الضعفاء ولم يذكر فيه اقوال من وثّقه ، وهذا من عيوب كتابه يسرد الجرح ويسكت عن التوثيق . ۱
۴ . مبادرت نكردن به جرح كسانى كه نيازى به جرحشان نيست . يعنى علماى جرح و تعديل ، نبايد به جرح كسانى بپردازند كه هيچ دخلى در نقل روايات ندارند ؛ نيز جرح راويانى كه متأخّر از تدوين جوامع حديثى اند ؛ زيرا آن ضرورت شرعى اى كه موجب جواز جرح شده ، حفظ شريعت و احاديث از تخريب است و معلوم است كه اين ضرورت ، محدود به ناقلان احاديث ، آن هم در خصوص ناقلان متقدّم (پيش از قرن چهارم) است ؛ زيرا بعد از تدوين جوامع حديثى و تعيين احاديث صحيح و ضعيف ، تنها چيزى كه مهمّ است ، حفظ اتّصال سلسله اسناد است و براى اين امر ، عدم ظهور عيب ، كافى است . بنا بر اين ، جرح اين عدّه و كسانى كه اصلاً ناقل حديثى نبوده اند (اعم از علما و غير علما) ، جزو اصل اوّلى حرمت غيبت است . اگر چه ، نظر همه علما اين گونه نيست و برخى ، جواز جرح را از باب خيرخواهى براى مسلمانان و دفع ضرر ، به غير ناقلان حديث ، مانند : واليان فاسق ، غاصبان اموال و علوم ، و متجاهران به ساير مفاسد و گناهان نيز تعميم داده اند . ۲
گفتار چهارم : موانع قبول جرح و تعديل
پيش از اين گفته شد كه جرح و تعديل ، به منزله حكم است و واضح است كه
1.ميزان الاعتدال ، ج۱ ، ص۱۶ . ابن حجر نيز مانند كلام ذهبى را در تهذيب التهذيب (ج ۱ ، ص۱۰۲) در شرح حال ابان ، ذكر كرده است .
2.ر .ك : فتح المغيث ، السخاوى ، ج۳ ، ص۲۷۱ ـ ۲۷۲ .
متأسفانه ، براى آداب جرح و تعديل در كتاب هاى مصطلح الحديث ، بحث مستقلى گشوده نشده است و نظر علما در اين موضوع ، پراكنده است ، ليكن شيخ ابو الحسنات لكنوى ، مقدار زيادى از اين پراكندگى ها را جمع نموده و يك جا به جويندگان علم ، عرضه داشته است (ر .ك : الرفع والتكميل ، ص۱۱ ـ ۱۶) .