89
دانش رجال از ديدگاه اهل سنت

مبحث چهارم : راويان مجهول

مراد از راويان مجهول ، راويانى هستند كه هويّت آنان ناشناخته مانده و تنها نام آنها را مى دانيم و يا هويّت آنها شناخته شده ، ليكن از حال آنان ، از جهت عدالت ، بى خبريم و يا حتى مى دانيم كه از جهت ظاهر ، عادل اند ؛ ليكن به سبب آن كه كسى آنها را تعديل نكرده ، از عدالت باطنى آنها بى خبريم .
از دسته اوّلِ راويان مجهول ، به «مجهول العين» تعبير شده است و از دسته دوم ، به «مجهول العدالة ظاهرا و باطنا» تعبير شده است و از دسته سوم به «مستور» . ۱
در اين گفتار بر آنيم كه ابتدا مراد از جهالت نسبت به هويت و شخصيت راوى را بيان كنيم و سپس ، اقوال محدّثان را در پذيرش و عدم پذيرش هر يك از سه دسته مذكور ، بررسى نماييم ؛ اگر چه با توجّه به مطالبى كه در دو بحث «شرايط راوى» و «نشانه هاى عدالت راوى» گفته شد ، مى توان نوع آراى علما را در اين بحث ، حدس زد ؛ ليكن فايده تفصيل اين بحث ، تطبيق عملىِ دو بحث مزبور و بيان نكته هايى است كه در كتاب هاى مصطلح الحديث نيز به هنگام طرح مستقل اين بحث ، بيان شده است و براى سهولت بحث ، آرا و مطالب مربوط به هر يك از سه دسته راويان مجهول را جداگانه طرح مى نماييم .

الف) راويان مجهول الذات

تفسيرى كه جمهور علما براى جهل به هويت راوى ذكر كرده اند ، آن است كه

1.تقسيم راويان مجهول به سه دسته مزبور ، تقسيم جمهور علماست ؛ ليكن ابن حجر در شرح النخبة (ص ۹۹) دو دسته اخير را ـ كه جهالت به حال آنان تعلّق گرفته ـ ، در يك دسته قرار داده و آن را «مستور» ناميده است . بنا بر اين ، از نظر وى ، مجهولِ مستور ، مجهولى است كه به سبب عدم وجود توثيق براى وى ، به عدالت باطنىِ وى علم پيدا نكرده ايم ؛ چه عدالت ظاهرىِ وى محرز گرديده باشد ، و چه آن هم محرز نگرديده باشد و به نظر مى رسد كه مناسب تر با وضع كتاب هاى رجالى از حيث عمل ، همين تقسيم باشد ؛ زيرا در اكثر كتاب هاى رجالى ، بين دو دسته اخير ، تفكيكى صورت نپذيرفته است ، اگر چه تقسيم سه گانه جمهور ، از حيث نظرى دقيق تر است .


دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
88

مشهور و محرز است ، مقايسه مى شود كه اگر همه و يا غالب روايات وى با روايات آنان در لفظ و معنا ، و يا حدّاقل در معنا موافقت داشت ، وى «ضابط» است و مخالفت هاى اندك ، مضر براى ضبط نيست و بر عكس ، اگر همه و يا غالب روايات وى با روايات عدّه مزبور مخالفت داشت ، عدم ضبط وى كشف مى گردد . ۱
۲ . امتحان و آزمايش راوى ۲ . از اين راه ، در صورتى مى توان استفاده كرد كه ضبط راوى به شيوه حفظ روايات باشد نه نوشتن آنها ، بدين صورت كه در سند و متن چند حديث ، تغييراتى داده شود ، مانند آن كه سند چند حديث را به متن چند حديث ديگر متّصل كنند و متن آن چند حديث را به اسناد چند حديث اوّل (چنان كه محدّثان ، بخارى را به هنگام ورودش به بغداد ، اين گونه امتحان كردند) و سپس در مورد صحّت احاديث تغيير داده شده از وى ، سؤال شود تا ببينند آيا متوجّه تغييرات مزبور مى شود يا نه .
البته واضح است كه طريقه كشف ضبط راوى از راه فوق ، در صورت معاصر بودن وى امكان پذير است . بنا بر اين ، طريقه فوق ، منحصر به عصر متقدّمان است .
۳ . شهرت داشتن (استفاضه) به ضبط . پيش تر در بيان نشانه هاى عدالت راوى گفته شد كه يكى از راه هاى ثبوت عدالت راوى ، همين طريقه است و توضيح لازم ، داده شد . بنا بر اين ، به طريق اُولى ، ضبط راوى نيز از اين طريق ، قابل اثبات است .
۴ . تصريح حدّاقل يك عادل . پيش از اين گفته شد كه عدالت راوى به اين طريق قابل اثبات است . بنا بر اين ، به طريق اُولى ، ضبط راوى نيز به اين طريق ، قابل اثبات است ؛ اگر چه در كتاب هاى مصطلح الحديث ، متعرّض اثبات ضبط راوى به اين طريق و طريقى كه پيش از اين ذكر شد ، نشده اند و شايد اين به جهت وضوح مطلب بوده است ؛ زيرا اصولاً هر صفتى از دو طريق اخير ، قابل اثبات است .

1.مقدمة ابن الصلاح ص۸۶ ؛ فتح المغيث ، العراقى ، ص ۱۵۵ ؛ فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۲۸ ؛ تدريب الراوى ، ج۱ ، ص۱۶۶ .

2.فتح المغيث ، السخاوى ، ج۱ ، ص۳۲۸ .

  • نام منبع :
    دانش رجال از ديدگاه اهل سنت
    سایر پدیدآورندگان :
    محمدرضا جدیدی نژاد
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2063
صفحه از 298
پرینت  ارسال به