جرح و تعديل نيست و چنان كه گفته شد ، تنها برخى از علماى جرح و تعديل ، آنها را مورد طعن و جرح قرار داده اند . ابن حجر در دفاع از وثاقت عدّه مزبور ، در هدى السارى نام تمام آنان را به ترتيب حروف معجم ذكر كرده و مفصلاً به دفع طعن و قدح وارد شده بر آنان پرداخته است . ۱
اگر چه جرح برخى از ۷۵ نفر مزبور ، ثابت و مسلّم به نظر مى رسد ؛ ليكن چنين جرحى مضرّ براى صحّت كتاب نيست ؛ زيرا احاديث اين گونه افراد را بخارى در مقام استشهاد و تكثير طُرُق ، يعنى به عنوان شواهد و متابعات و تعاليق ، نقل كرده است . ۲
از نكات مهم در مورد رجال روايات اين كتاب و شيوه مؤلّف آن است كه بخارى ، صحّت مذهب راويان را براى نقل احاديث از آنان ، ولو به عنوان اصول و در مقام احتجاج ، لازم ندانسته است . از اين رو ، تعداد قابل توجّهى از راويان صدوقى كه وى به نقل احاديث آنان پرداخته ، از منظر اهل سنّت ، متّهم به فساد مذهب (مانند : تشيّع ، ارجاء و نصب) بوده اند ؛ ليكن جز دو تن از آنان ، بقيه ، مبلّغ و دعوت كننده ديگران به فساد مذهب خويش بر اساس ديدگاه بخارى نبوده اند ۳ و چنان كه پيشتر نيز گفته شد ، از نظر بسيارى از محدّثان ، نقل روايت از بدعتگذاران غير مبلّغ ، بلامانع است .
با وجود تمام آنچه كه در مورد صحّت احاديث اين كتاب گفته شد ، برخى از نقّادان و ائمه حديث به تعداد قابل توجّهى از احاديث اين كتاب ، ايراد گرفته و آنها را معلول دانسته اند . تعداد اين احاديث به يكصد و ده حديث ، بالغ مى گردد ۴