از بدترين ، آغاز كرده و به ضعيف ترين مرتبه ، پايان داده است ؛ امّا وى در ترتيب مراتب ، به جاى كلمه «ثم» ، از كلمات «المرتبة الأولى ، والمرتبة الثانية و ...» استفاده نموده و رتبه برخى از الفاظى را كه ذهبى ذكر كرده ، تغيير داده است . وى رتبه سه لفظ «متروك» و «ذاهب الحديث» و «فيه نظر» را كه ذهبى در مرتبه سوم از منظر خود قرار داده است ، در مرتبه دوم ذكر كرده ، و رتبه سه لفظ «واهٍ بمرّة» و «ليس بشى ء» و «ضعيف جدا» را كه ذهبى در مرتبه چهارم از منظر خود قرار داده ، در مرتبه سوم ذكر كرده است . بقيه اختلافات وى با ذهبى در ذكر الفاظى است كه وى به هر مرتبه ، افزوده است . ۱
حكم مراتب جرح
حكم اهل چهار مرتبه اوّل از مراتب جرح ، عدم احتجاج به روايات آنان است و حتى در باب «شواهد و متابعات» نيز براى تقويت روايات اهل مرتبه پنجم و ششم از مراتب تعديل ، و نيز مرتبه پنجم و ششم از مراتب جرح ، قابل استفاده نيستند .
و حكم اهل دو مرتبه اخير از مراتب جرح ، نوشتن روايات آنان براى استشهاد و اعتبار است ؛ يعنى روايات اهل دو مرتبه اخير ، اگرچه به تنهايى ضعيف و غيرقابل احتجاج اند ؛ ليكن روايات اين عدّه ، قابل تقويت به درجه احاديث «حَسَن لغيره» است و اين ، در صورتى است كه روايات آنان ، به سبب نقل همان روايات ، از طريق اهل مراتب تعديل و يا حدّاقل ، راويان هم شأن خودشان تقويت گردد .
به عبارت ديگر ، ضعف روايات اهل دو مرتبه اخير از مراتب جرح ، تا حدّى قابل جبران است و اگر چنين شود ، روايات آنان ، به عنوان «حَسَن لغيره» مورد پذيرش قرار مى گيرد ؛ و اگر هم تقويت مزبور صورت نگيرد ، چنين رواياتى در باب فضايل اعمال ـ كه احاديث ضعيف نيز پذيرفته مى شوند ـ