ويژگى هاى حكيم و عالِم حقيقى ، براى آدمى حاصل مى گردد و در بالاترين مراتب علم و حكمت ، به والاترين درجات خودشناسى ، خداشناسى ، امامت و رهبرى دست مى يابد .
سرآمد حكيمان
انبياى الهى و اوصياى آنان ، همان كسانى هستند كه به قلّه حكمت علمى ، عملى و حقيقى دست يافته اند . بر اين پايه ، از جانب خداوند متعال ، مأمور آموختن علم و حكمت به جامعه بشر شده اند . در مورد لقمان ، كسانى (مانند عكرمه) كه وى را پيامبر مى دانند ، بر اين باورند كه مقصود از حكمتى كه خداوند متعال به لقمان عنايت كرد، «نبوّت» است ؛ امّا افزون بر اين كه دليلى بر اين مدّعا وجود ندارد ۱ ، سخن اهل بيت عليهم السلامبرخلاف آن است . در حديثى ، امام كاظم عليه السلام ، «حكمت» را در آيه «وَلَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمَـنَ الْحِكْمَةَ ؛ و به راستى ، لقمان را حكمت داديم» ۲ ، به «فهم و خرد (الفهم و العقل)» تفسير نموده است . ۳
در حديثى ديگر ، امام صادق عليه السلام در تفسير آيه مذكور مى فرمايد :
اُوتِى مَعرِفَةَ إمامِ زَمانِهِ . ۴ شناخت امام زمانش به وى داده شده است .
بنا بر اين ، حكمتى كه لقمان بِدان دست يافت ، حكمت حقيقى و معرفت شهودى است كه مستلزم دستيابى به بالاترين درجه فهم و عقل ، و معرفت انسان كامل (امام زمان) است .