۳۸۴.رجال الكشّى: حبیب بن مُظاهر اسدى، شوخى مىكرد. یزید بن خُضَیر هَمْدانى كه سَرور قاریان نامیده مىشد، به او گفت: اى برادر من! اكنون، هنگام شوخى [و خنده] نیست!
او گفت: كجا از این جا براى شادى، سزامندتر؟ به خدا سوگند، جز این نیست كه این طاغیان، با شمشیرهایشان، به ما حمله میكنند و سپس با حور العین، هماغوش مىشویم.
ر.ک: دانشنامه امام حسین علیه السلام: ج ۶ ص ۷۳ (استقبال از شهادت با روی باز).
۱۴ / ۶
الگوی وفاداری و پایداری
۳۸۵.تاریخ الطبرى ـ به نقل از زُبیدى ـ: عمرو بن حَجّاج، در جناح راست سپاه عمر بن سعد، از كناره فرات به حسین علیه السلام حمله بُرد و لشكر حسین علیه السلام ساعتى به هم ریخت و مسلم بن عَوسَجه اسدى، نخستین یار حسین علیه السلام بود كه بر زمین افتاد. سپس عمرو بن حَجّاج و یارانش باز گشتند. غبار كه برطرف شد، دیدند كه مسلم، بر زمین افتاده است. حسین علیه السلام به سوى او رفت. هنوز نیمهجانى داشت. حسین علیه السلام [به او] فرمود: «اى مسلم بن عَوسَجه! خدایت رحمت كند! (برخى از آنان، [پیمان خویش را به انجام رساندند و] به شهادت رسیدند و برخى از آنها، چشم به راه [شهادت] نشستهاند و هرگز تغییری [در پیمان خود] ندادهاند)».
حبیب بن مُظاهر، به او نزدیک شد و گفت: اى مُسلم! مرگت بر من گران است؛ امّا تو را به بهشت، بشارت باد!
مسلم، با صداى ضعیفى به او گفت: خداوند، به تو بشارت خیر دهد!
حبیب به او گفت: اگر نبود كه مىدانم تا ساعتى دیگر، خود به تو مىپیوندم، دوست داشتم كه به هر چه برایت اهمّیت داشت، وصیّت مىكردى تا به خاطر خویشاوندى و همكیشى، آن را برایت به انجام برسانم.
مسلم گفت: من، به تو ـ خدا رحمتت كند ـ سفارش این را مىكنم (و با دستش به حسین علیه السلام اشاره كرد) كه جانت را در دفاع از او بگذارى.
حبیب گفت: به خداى كعبه سوگند، چنین مىكنم.
مسلم، خیلى زود، در دستان یاران حسین علیه السلام جان داد. دخترش فریاد كشید و گفت: واى، اى پسر عوسجه! واى، سَرور من!
یاران عمرو بن حَجّاج، ندا دادند: مسلم بن عَوسَجه اسدى را كُشتیم!
شَبَث، به برخى از اطرافیانش گفت: مادرهایتان به عزایتان بنشینند! خودتان را با دست خودتان مىكُشید و خود را زیردست دیگران قرار میدهید و خوشحالى مىكنید كه مانند مسلم بن عَوسَجه را كُشتهاید؟! بدانید سوگند به آن كه برایش اسلام آوردهام، بسى عزّتها از او در میان مسلمانان دیدهام. او را در فتح کوههای آذربایجان دیدم كه شش تن از مشركان را كُشت، پیش از آن كه سواران مسلمان برسند. آیا مانند اویى از شما كُشته مىشود و شادى مىكنید؟!
و كسانى كه مسلم بن عَوسَجه را كُشتند، مسلم بن عبد اللّٰه ضَبابى و عبد الرحمان بن ابى خُشكاره بَجَلى بودند.