211
حکمت نامه سالمند (و اندرزنامه جوان)

از سوی دیگر در موارد وجود حکم خاص نیز شخص، تنها پس از احراز عنوان سالمندی و سال‏خوردگی و پیری، مشمول حکم خاص خواهد بود و در فرض شک، باید بر پایه قاعده عمومی و مطابق وضع پیشین خود، عمل کند. البتّه احراز صدق سالمندی به قطع و یقین منوط نیست و اطمینان عرفی یا داوری عرف یا بیّنه به عنوان اماره و نشانه‏ای که شارع برای آن اعتبار قائل شده، کفایت می‏کند.

در این میان، نقطه مقابل سنّ تکلیف در زنان در بخشی از احکام، «دوره یائسگی» است که گرچه ملازم با پایان دوره باروری است و مقطع سوم زندگی طبیعی بانوان به شمار می‏رود، امّا همواره ملازم با سنّ سالمندی نیست و نوعاً پیش از سالمندی عرفی رخ می‏دهد و از این رو نمی‏توان آن را ملاکی کلّی برای آغاز دوره سالمندی شمرد و کسی از فقها نیز آن را ملاک پیری قرار نداده است. البتّه در موضوع حکم پوشش زنان سال‏خورده، در شناخت ملاک سال‏خوردگی به این موضوع به عنوان یک قید و نشانه اشاره شده است.۱

آنچه در این فصل مورد نظر است، گزارشی کوتاه از آن دسته از احکام شرعی سالمندان است که از یک سو بیشتر محلّ نیاز آنان است و از سوی دیگر، بیشتر موافق نظر معروف و مشهور فقهای ماست. این احکام را در چند بخش بازگو می‏کنیم و به برخی مستندات و نکته‏های فقهی آن نیز اشاره خواهیم کرد.

1.. ر. ک: کنز الدقائق:ج ۹ ص ۳۴۶.


حکمت نامه سالمند (و اندرزنامه جوان)
210

تعبیر قرآن کریم به «أرذل العمر»۱ برسد ـ که برخی آن را دوره پس از پیری شمرده‏اند ـ،۲ بخشی از دوره تکلیف و در ادامه آن است، مگر این که به زوال عقل یا دیوانگی بینجامد که طبعاً شرط تکلیف از میان خواهد رفت. برای نمونه اگر کسی مانند وصی به دلیل پیری زیاد نتواند هر چند به کمک دیگری به وظیفه خود عمل کند، خود به ‏خود عزل می‏شود و حاکم شرعی باید کسی دیگر را جای‏گزین او کند.۳

از این رو، اصل اوّلی و قاعده عمومی در هر حکمی، اعم از برداشتن یا گذاشتن تکلیف، این است که شامل حال سالمندان نیز می‏گردد و تنها با وجود دلیل خاص است که این گروه از مکلّفان می‏توانند حکم خاص داشته باشند. برای نمونه، در هنگام برداشتن تکلیف نماز جمعه از پیرمردان تأکید شده است که شامل هر پیرمردی نمی‏گردد؛ بلکه کسی که از حضور در نماز جمعه ناتوان باشد یا خیلی به سختی می‏افتد۴ و یا بنا بر تقیید برخی، کسی که قدرت حرکت نداشته باشد.۵ در گذاشتن تکلیف نیز می‏توان این مثال را آورد که شخص بیمار اگر امانتی نزد او هست، باید به دیگری وصیّت کند تا امانت پس از مرگ احتمالی او، به دست مالک آن برسد.۶

1.. (و مِنکُم مَن یُرَدَّ الی ارذلِ العمرِ لکَی لا یَعلم بعد علم شیئاً؛ و برخی از شما تا خوارترین [دورۀ] سال‌های زندگی باز گردانده می‌شوند) (نحل: آیۀ ۷۰) و مشابه آن: حج: آیۀ ۵.

2.. ر. ک: مفردات ألفاظ القرآن: ص ۵۰۷.

3.. ر. ک: تحریر الوسیلة، امام خمینی: ج ۲ ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴.

4.. از جمله، ر.ک: ذکری الشیعة، شهید اوّل: ج ۴ ص۱۲۱.

5.. ر.ک: مفتاح الکرامة، سیّد جواد عاملی: ج ۸ ص ۴۷۴ ـ ۴۷۵.

6.. ر.ک: تذکرة الفقهاء، علّامه حلّی: ج ۱۶ ص ۱۷۵ و ۱۸۰.

  • نام منبع :
    حکمت نامه سالمند (و اندرزنامه جوان)
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری محمدحسین صالح آبادی؛ مترجم: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1414
صفحه از 362
پرینت  ارسال به