149
حکمت نامه سالمند (و اندرزنامه جوان)

۲۲۴.امام على علیه السلام ـ در توصیف کسانى که غافلگیر مرگ مى‏شوند ـ: آن گاه مرگ به پیکر آنان بیشتر و بیشتر نفوذ مى‏کند و شخص را از سخن گفتن مى‏اندازد، در حالى که میان اعضاى خانواده خویش است و با چشمانش [آنان را] مى‏بیند و با گوشش مى‏شنود و خِردش سالم و عقلش به جاست. به این مى‏اندیشد که عمرش را در چه راهى صرف کرده و روزگارش را چگونه به سر برده است!

۲۲۵.امام علی علیه السلام ـ در باره این سخن خدای متعال: (آیا شما را [به اندازه‏ای] عمر دراز ندادیم كه هر كس پندپذیر است، در آن [مدّت] پند گیرد؟!) ـ: عمری که خداوند به ایشان داد، شصت سال است.

۲۲۶.پیامبر خدا صلی الله علیه و اله: چون روز قیامت شود، ندا می‏آید: «کجایند شصت ساله‏ها؟ و این، همان عمرى است که خداوند متعال فرموده است: (آیا شما را [به اندازه‏ای] عمر دراز ندادیم كه هر كس پندپذیر است، در آن [مدّت] پند گیرد؟!).

۲۲۷.امام باقر علیه السلام ـ در باره این سخن خدای متعال: (و [آیا] هشدار دهنده به سویتان نیامد؟!) ـ: [یعنی] سالمندی.

۲۲۸.امام على علیه السلام ـ در یکی از خطبه‏ها ـ: و از آثار پیشینیان شما، برایتان پندهایى به جا گذاشت، از جمله بهره‏هایى که بر گرفتند و فراخناى زندگى که پیش از مرگ از آن برخوردار بودند. پیش از دستیابى‏شان به آرزوها، مرگ، آنان را در یافت و تاختِ اَجَل‏ها، برگ و برِشان را فروریخت. در هنگام سلامتِ بدنشان چیزى آماده نکردند و در بهار نوجوانى، پند نگرفتند.
آیا برخورداران از شادابىِ جوانى، جز خمیدگى پیرى را انتظار دارند؟ و بهره‏مندان از نعمت سلامت، جز فرود آمدن بیمارى را؟ و برخورداران از فرصت عمر، چیزى جز فرا رسیدن هنگامه‏های نیستى را؟ آن هم با نزدیک بودن جدایى و وقت انتقال و آشوب دل‏ها.


حکمت نامه سالمند (و اندرزنامه جوان)
148

۲۲۴.عنه علیه السلام ـ في صِفَةِ المَأخوذينَ عَلى الغِرَّةِ عِندَ المَوتِ ـ: ثُمَّ ازدادَ المَوتُ فيهِم وُلوجاً، فَحِيلَ بَينَ أحَدِهِم و بَينَ مَنطِقِهِ، و إنَّهُ لَبَينَ أهلِهِ يَنظُرُ بِبَصَرِهِ و يَسمَعُ بِاُذُنِهِ، عَلىٰ صِحَّةٍ مِن عَقلِهِ و بَقاءٍ مِن لُبِّهِ، يُفَكِّرُ فيمَ أفنىٰ عُمُرَهُ، و فيمَ أذهَبَ دَهرَهُ!۱

۲۲۵.عنه علیه السلامـ في قَولِهِ تَعالیٰ: (أَ وَ لَم نُعَمِّركُم ما يَتَذَكَّرُ فيهِ مَن تَذَكَّر) ـ: العُمُرُ الَّذي عَمَّرَهُمُ اللّهُ به سِتّونَ سَنَةً.۲

۲۲۶.رسولُ اللّه صلی الله علیه و اله: إذا كانَ يَومُ القِيامَةِ قيلَ: أينَ أبناءُ السِّتّينَ؟ وهُوَ العُمُرُ الَّذي قالَ اللّهُ: (أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَ جَاءَكُمُ ٱلنَّذِيرُ۳

۲۲۷.الإمام الباقر علیه السلامـ في قَولِهِ تَعالیٰ: (وَ جَاءَكُمُ ٱلنَّذِيرُ)۴ ـ: الشَّيبُ.۵

۲۲۸.الإمام عليّ علیه السلامـ في خُطبَةٍ لَهُ ـ: وخَلَّفَ لَكُم عِبَراً مِن آثارِ الماضينَ قَبلَكُم؛ مِن مُستَمتَعِ خَلاقِهِم۶، ومُستَفسَحِ خَناقِهِم۷، أرهَقَتهُمُ المَنايا۸ دونَ الآمالِ، وشَذَّبَهُم عَنها۹ تَخَرُّمُ الآجالِ، لَم يَمهَدوا في سَلامَةِ الأَبدانِ۱۰، ولَم يَعتَبِروا في اُنُفِ الأَوانِ۱۱.
فَهَل يَنتَظِرُ أهلُ بَضاضَةِ۱۲ الشَّبابِ إلّا حَوانِيَ الهَرَمِ۱۳؟ وأهلُ غَضارَةِ۱۴ الصِّحَّةِ إلّا نَوازِلَ السَّقَمِ؟ وأهلُ مُدَّةِ البَقاءِ إلّا آوِنَةَ الفَناءِ۱۵؟ مَعَ قُربِ الزِّيالِ۱۶، واُزوفِ۱۷ الاِنتِقالِ، وعَلَزِ۱۸ القَلَقِ.۱۹

1.. نهج البلاغة: الخطبة ۱۰۹.

2.. الدرّ المنثور: ج۷ ص۳۱ نقلاً عن ابن جریر.

3.. السنن الکبری: ج ۳ ص ۵۱۸ ح ۶۵۲۱؛ الأمالي للشجري: ج ۲ ص ۲۴۸.

4.. فاطر: ۳۷.

5.. الأمالي للشجري: ج ۲ ص ۲۴۰ و راجع غرر الحکم: ح۷۰۱۹و ح۱۲۰۲ والدعوات: ص۲۳۹ ح۷۰.

6.. الخَلاق: النصیب الوافر من الخیر، وتقدیر الکلام: خلّف لکم عبراً من القرون السالفة، منها: تمتّعهم بنصیبهم من الدنیا ثمّ فناؤهم (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحدید: ج ۶ ص ۳۵۰ ـ ۳۵۱).

7.. الخَناق ـ بالفتح ـ: حبل یخنق به، وبالضمّ: داﺀ یمتنع معه نفوذ النفس (نهج البلاغة، شرح محمّد عبده:‌ ص ۱۶۷ ـ ۱۶۸).

8.. أرهقهم المنایا: أدرکتهم مسرعة. والمرهق: الذي اُدرك لیقتل (اُنظر: المصباح المنیر: ص ۲۴۲ «رهق»).

9.. شذّبهم عنها: قطعهم وفرّقهم، من تشذیب الشجرة، وهو تقشیرها (اُنظر: مجمع البحرین: ج ۲ ص ۹۳۷ «شذب»).

10.. لم یمهدوا في سلامة الأبدان: أي لم یمهدوا لأنفسهم؛ من تمهید الاُمور، وهو تسویتها وإصلاحها (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحدید: ج ۶ ص ۳۵۱).

11.. أنف الأوان: أوّله، یقال: روضة أنف لم ترع قبل، وکأس أنف: لم یشرب بها قبل (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحدید: ج ۶ ص ۳۵۱).

12.. البضاضة: رقّة اللون وصفاؤه، الذي یؤثّر فیه أدی شيﺀ. والبضاضة: امتلاﺀ البدن وقوّته (مجمع البحرین: ج ۱ ص ۱۵۸ «بضض»).

13.. حواني الهرم: الحواني جمع حانیة، وهي العلّة التي تحني شطاط الجسد وتمیله عن الاستقامة. والهرم: الکبر (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحدید: ج ۶ ص ۳۵۱).

14.. الغضارة: طیب العیش (مجمع البحرین:‌ ج ۲ ص ۱۳۲۲ «غضر»).

15.. آونة الفناﺀ: جمع أوان، وهو الحین (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحدید: ج ۶ ص ۳۵۱).

16.. قرب الزیال: أي قرب المفارقة (اُنظر: مجمع البحرین: ج ۲ ص ۷۹۶ «زیل»).

17.. زف الرحیل أَزَفاً واُزوفاً: دنا وقرب (المصباح المنیر: ص ۱۳ «أزف»).

18.. العلز: قلق وخِفّة وهلع یصیب الإنسان، وقد عَلِز ـ بالکسر ـ وبات علزاً، أي وجعاً قلقاً (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحدید: ج ۶ ص ۳۵۱ ـ ۳۵۲).

19.. نهج البلاغة: الخطبة ۸۳.

  • نام منبع :
    حکمت نامه سالمند (و اندرزنامه جوان)
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری محمدحسین صالح آبادی؛ مترجم: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1492
صفحه از 362
پرینت  ارسال به