۲۶۰.الکافى ـ به نقل ابراهیم بن هاشم، از حمّاد بن عیسى ـ: روزى امام صادق علیه السلام به من فرمود: «اى حمّاد! آیا مىتوانى خوب نماز بخوانى؟».
گفتم: اى سَرور من! کتاب حریز را که در باره نماز است، در حافظه دارم.
فرمود: «عیبى ندارد، اى حمّاد! برخیز و نماز بخوان».
در برابر ایشان برخاستم و نماز را رو به قبله شروع کردم. به رکوع رفتم و سجده کردم. آن گاه فرمود: «اى حمّاد! نیکو نماز نمىخوانى! چه قدر زشت است فردى از شما شصت یا هفتاد سال بر او بگذرد و یک نماز با آداب و حدود کامل نخواند!».
در خود، احساس خوارى کردم و به ایشان گفتم: فدایت شوم! نماز را به من بیاموز.
امام علیه السلام برخاست، رو به قبله ایستاد و هر دو دستش را بر روى ران خویش نهاد، در حالى كه انگشتانش بسته بود و دو پاى خود را نزدیک هم قرار داد، به گونهاى كه میان دو پایش به اندازه سه انگشت باز فاصله بود و انگشتان پا را رو به قبله نگاه داشت و آنها را از قبله منحرف نساخت و با فروتنى تكبیر گفت. سپس حمد و (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) را شمرده خواند. آن گاه به اندازه یک نفس، در همان حال ایستادن، درنگ كرد. سپس دو دست خود را تا رو به روى صورت بالا آورد و در همان حال ایستاده، تكبیر گفت.
آن گاه به ركوع رفت و با دستانى كه انگشتانش باز بود، زانوى خود را گرفت و زانو را به عقب داد تا این كه پشت ایشان كاملاً صاف شد، به گونهاى كه به سبب صافى پشت و كشیدگى گردن، اگر قطرهاى آب یا روغن بر پشت ایشان ریخته مىشد، از جایش تكان نمىخورد. [امام علیه السلام] دو چشمش را بست و سپس سه بار شمرده فرمود: «سبحان ربّى العظیم و بحمده». آن گاه راست ایستاد و چون استقرار كامل پیدا كرد، فرمود:
«سمع اللَّه لمن حمده». سپس در حال ایستاده، تكبیر گفت و دستها را تا رو به روى صورت، بالا آورد. آن گاه سجده كرد و دستها را در حالى كه انگشتانش كنار هم و بدون فاصله بودند، در جلوى زانو و برابر صورت نهاد و سه بار گفت: «سبحان ربّى الأعلى و بحمده» و در حالت سجده، هیچ جاى بدن را بر جاى دیگر قرار نداد و بر هشت استخوان سجده كرد: دو كف دست، دو زانو، دو انگشت شست پا، پیشانى و بینى و فرمود: «لازم است سجده بر هفتتاى اینها قرار گیرد و این، همان است كه خداوند در قرآن فرموده است كه: (و همانا سجدهگاهها براى خداست. پس در كنار خداوند، هیچ كس را مخوان) و این هفت جا، پیشانى و دو كف دست و دو زانو و دو شست پا هستند و نهادن بینى بر زمین، مستحب است.
سپس امام علیه السلام سر از سجده برداشت و چون درست به حالت نشسته در آمد، تكبیر گفت. آن گاه بر ران چپ نشست و روى پاى راست را بر كف پاى چپ قرار داد و فرمود: «أستغفر اللَّه ربّى و أتوب إلیه». سپس در حال نشسته تكبیر گفت و سجده دوم را به جاى آورد و در سجده دوم مانند سجده اوّل رفتار كرد و در حال ركوع و سجود، هیچ جاى بدن را بر جاى دیگر آن نگذاشت و در حال سجده، دستها را چون دو بال، باز مىكرد و ساعد را بر زمین نمىگذاشت. این چنین، امام دو ركعت نماز گزارد و انگشتان دو دست ایشان در حال تشهّد، بسته بود و چون از تشهّد فارغ شد، سلام داد و فرمود: «اى حمّاد! این گونه نماز بخوان!».