91
حديث پژوهي

وارد برنامه هاى آموزشى حوزه شده است . امّا روشن است كه به اين دو درسِ بريده و منقطع از قبل و بعد نمى توان اميد بست .
در رشته هاى تخصّصى علوم حوزوى نيز ، كه در سايه همان تحولات شكل گرفت ، از علوم حديث خبرى نيست ؛ زيرا رشته هاى دايرشده عبارت است از : تبليغ ، كلام ، تفسير و علوم قرآن .
در مراكز آموزشى دانشگاهى نيز گرچه برخى از درس ها در زمينه علوم حديث در سال هاى قبل از انقلاب اسلامى ايران وجود داشته است ، كه در اين زمينه مى توان از درس هاى استاد مدير شانه چى در دانشگاه مشهد ياد كرد ، ولى علوم حديث ، به عنوان يك گروه آموزشى ، سابقه اى ندارد . در سال هاى اخير ، در برخى از دانشگاه ها ، چون دانشگاه تهران و دانشگاه تربيت مدرس ، آن هم با عنوان علوم قرآن و حديث ، گروه هاى آموزشىِ چندى شكل گرفته كه بسيار نوپاست . و دانشكده علوم حديث شهر رى ـ كه اميدهاى بسيارى را متوجّه خود كرده است ـ نيز هنوز در آغاز راه است و طبعا داراى ظرفيتى محدود . از اين رو ،جاى صد افسوس است كه تاكنون ، آموزش در حوزه حديث ، به موازات پژوهش ، حركت نكرده است .

به نظر مى رسد اهل سنّت ، چنان كه در پژوهش ، بويژه در ساليان اخير ، حركت هاى پرشتابى داشته اند ، در حوزه آموزش نيز جلوتر باشند .
يكى از رشته هاى درسى در نظاميه بغداد ، علم الحديث بود و عبدالوهاب فامى (م۵۰۰ق) و خطيب تبريزى (م۵۰۲ق) از استادان اين درس بودند . ۱ در سال ۷۲۸قمرى ، دارالقرآن ودارالحديث تنكويه در دمشق تأسيس شد و ذهبى از مدرّسان آن بود . ۲ در الأزهر ، از سال ۱۹۳۶ ميلادى ، قانونى به تصويب رسيد كه پس از دوره

1.مدارس نظاميه و تأثيرات علمى و اجتماعى آن ، نوراللّه كسائى ، تهران ، اميركبير ، ۱۳۶۳ ، ص۱۳۵ .

2.تاريخ دانشگاه هاى بزرگ اسلامى ، عبدالرحيم غنيمه ، ترجمه نوراللّه كسائى ، تهران ، انتشارات يزدان ، ر ۱۳۶۴ ،ص۱۵۵ .


حديث پژوهي
90

از درايه الحديث ، اثر زين الدين العاملى و الوجيزه ، نوشته شيخ بهايى و الرّواشح السّماويّه ، اثر ميرداماد گرفته ،تا سماءالمقال كلباسى و جامع المقال طريحى ، تا قواعد الحديث محيى الدين غُرَيفى و بحوث فى علم الرجال محمد آصف المحسنى ، ماندگارهاى اين بخش اند .
اينها پژوهش هايى بود كه از گذشته تاكنون در اين زمينه ادامه داشته است .
بجز اينها ، پژوهش هاى ارزشمند و مناسب ديگرى نيز به صورت فردى و گروهى در حوزه حديث آغاز شده است . در اين زمينه مى توان از معجم نويسى و راهنماسازى ، تصحيح و تحقيق ، مسندنويسى ، گزيده نويسى ، واحدسازى مجموعه هاى حديثى و به خدمت گرفتن رايانه ، نام بُرد .
حديث پژوهشى ، گرچه به پاى نياز نرسيد و بى نيازكننده نيست ، اما بسيار ارزشمند است . با اسف فراوان ، در بعد آموزش و تعليم ، كارنماى خشنود كننده اى در دست نيست .
اگر از جلسه هاى املاى حديث ۱ و قرائت آن نزد مشايخ ـ كه تا قرن ششم نيز رونق داشته ـ و نيز از حلقه هاى درس خصوصى كه برخى از استادان داشته اند بگذريم ، برنامه آموزشى سازمان يافته اى سراغ نداريم .
به جِد مى توان مدّعى شد كه آموزش رجال ، درايه ، فقه الحديث ، و تاريخ و تطوّرِ حديث در هيچ دوره اى پانگرفته ، تا بتوان گفت به افول گراييده است و حوزه هاى علميه به عنوان يك نهاد تعليمى دينى ، در اين زمينه ، قصور ورزيده اند .
بلى ، در سال هاى اخير ، در پى پاره اى تحولات اصلاحى در حوزه هاى علميه شيعه در ايران ، درس هاى رجال و درايه ، براى برخى مقاطع تحصيلى ، نخست با عنوان دروس جنبى و سپس در ذيل درس هاى عمومى در پايه هاى هشتم تا دهم ،

1.ر .ك : الذريعة ، ج۲ ، ص۳۰۵ـ۳۱۹ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2237
صفحه از 462
پرینت  ارسال به