كنار رشته هاى فلسفه ، عرفان و تاريخ در دانشكده هاى الهيات وجود دارد ، قرآن و حديث است كه با هم يك رشته اند ، نه مستقل .
بنابراين ، آموزش حديث و علوم حديث نيز همانند پژوهش در جايگاه حقيقى خود قرار ندارد و اگر بخواهيم به نقطه مطلوب برسيم ، بايد هم نظام آموزشى حديث در حوزه تقويت شود و هم نظام پژوهشى . در آموزش مى بايست حديث در درس هاى اصلى حوزه قرار گيرد و به صورت رشته اى تخصصى درآيد .
خلأها
پس از بيان اهميت و جايگاه علوم حديث در نظام آموزشى و پژوهشى حوزه ، به بايسته ها و اولويت هاى پژوهش در حوزه علوم حديث و خلأهاى موجود در آن مى پردازيم . پيش از بررسى خلأها اين نكته را بايد يادآور شد كه اگر بخواهيم بدانيم كه اكنون در چه وضعيتى هستيم و چه كمبودهايى در اين حوزه داريم ، بايد دو مقايسه انجام دهيم : يكى نسبت به كارهاى رقبا ، ديگرى نسبت به نقطه نهايى . بديهى است با اين دو مقايسه مى توان خلأهايى را كه در اين زمينه وجود دارد ، به خوبى تشخيص داد . اكنون با توجه به اين مقايسه ، شمارى از خلأهاى موجود در علوم حديث را بر مى رسيم :
الف . بازسازى متون مفقود
يكى از كارهاى بسيار جدى در حوزه علوم حديث ، مسئله بازسازى متون مفقود است . با نگاهى به كتاب هاى فهارس (فهرستْ نامه ها) اين مطلب به خوبى نمايان است كه از زمان امام صادق عليه السلام يا از زمان حضرت امير عليه السلام تا زمان امام عسكرى عليه السلام ، شاگردان ائمه عليهم السلام چهار صد كتاب حديثى نوشته اند كه به آنها «اصول اربعمئه » مى گفتند . هم چنين از خود ائمه عليهم السلامنيز نسخه ها و رساله هاى حديثى بسيارى ذكر