75
حديث پژوهي

حديث و علوم حديث در حاشيه است ؛ مثلاً در ميان درس هاى حوزه تنها برخى دروس فرعى رجال يا حديث هست و مراكزى كه به طور جدّى به اين بخش بپردازند ، اندك اند . البته بايد به اين نكته اعتراف كرد كه در عرصه تصحيح ، راهنما سازى و ارائه نرم افزار ، در دهه دوم انقلاب ، كارهاى نسبتا بزرگ ، ارزشمند و قابل توجهى صورت گرفته و بسيارى از كتاب هاى حديثى تصحيح يا براى آنها معجم و راهنما تهيه شده و به صورت نرم افزار درآمده است .
هر چند در صد سال اخير ، پژوهش هايى در حوزه حديث انجام گرفته است ، اما هنوز هم خلأهاى بسيارى مشاهده مى شود . اين خلأها موجب گرديده اند كه علوم حديث ، نسبت به ديگر علوم اسلامى از شأن و جايگاه حقيقى خود به دور مانَد .

ضرورت آموزش و پژوهش در علوم حديث

آموزش و پژوهش ، دو امر مكمّل اند ؛ يعنى در پژوهش ، محقق ، سؤال ها را پاسخ مى دهد و اين پاسخ ها متن درسى مى شود . در متن درسى نيز با تجزيه و تحليل ، پرسش هاى جديدى مطرح مى گردد و پژوهش به جواب آنها مى پردازد ؛ بنابراين ، ميان آموزش و پژوهش ، رابطه اى تنگاتنگ وجود دارد . سيستم هاى علمى اى كه بر محور آموزش و پژوهش مى چرخند ، بايستى داراى چنين رابطه اى باشند و نمى توان يكى را جلوتر از ديگرى فرض كرد ؛ بلكه گاهى پژوهشْ جلوتر است و گاه آموزش . به هر روى اين همراهى بايد حفظ شود . حال ، سؤال اصلى اين است كه اين رابطه در نظام حوزه چه اندازه رعايت مى شود؟! در پاسخ به اين پرسش بايد گفت : در درس هاى حوزوى چنين نسبتى وجود ندارد و فقط در حاشيه درس هاى حوزه ، يكى ـ دو درسِ فرعى گنجانده شده است ؛ حتى در ميان رشته هاى تخصصى حوزه نيز هنوز رشته اى به نام رشته تخصصىِ حديث شكل نيافته است .
متأسفانه در نظام آموزش عالى كشور نيز اين نقيصه هست و تنها رشته اى كه در


حديث پژوهي
74

در شدت و ضعف آن ، اختلاف دارند . البته اين دستكارى و تحريف ، به ساحت قرآن راه نيافته و اين كتاب عظيم به اتفاق همه مسلمانان از تحريف و زيادت و نقصان ، مصون مانده است .
با توجه به راه يافتن اغراض گوناگون به عرصه حديث و دستكارى در كلام معصومان عليهم السلام پرداختن به خود حديث ، منهج ها(مكتب ها)ى حديثى ، راه هاى فهم حديث و همانند اينها ، از بايسته هاى پژوهش در حوزه حديث است ؛ زيرا براى به دست آوردن مباحث مربوط به فقه ، آداب ، اخلاق و مسائل كلامى از متون حديثى ، بايد جايگاه حديث را ستبر و محكم كرد ، وگرنه نمى توان گوهرهاى معارف دينى را از آن درياى عظيم ، بيرون كشيد .
علوم حديثى و علوم قرآنى جزء اولين دانش هاى اسلامى اند و پس از آنها بايد به فقه ، اخلاق ، تاريخ و ديگر معارف پرداخت . اما جايگاهى كه هم اينك حديث و علوم حديثى در حوزه هاى شيعى دارد ، جايگاه مناسب با شأن آن نيست . از آن جا كه حديث ، گسترده ترين منبع به شمار مى آيد و هم چنين منبعى است كه آسيب پذير بوده و آفت در آن وارد شده است ، بنابراين ، پيش از پرداختن به علوم اجتهادى يا علوم تاريخى ، بايد علوم حديثْ بررسى و تجزيه و تحليل شود ؛ ولى متأسفانه در حاشيه كارها قرار گرفته است . البته وقتى به گذشته حديث و علوم آن در شيعه مى نگريم ، تلاش هاى عالمان شيعه ، در خصوص گرد آورى حديث ، تدوين مجموعه هاى حديثى ، نوشتن كتاب در حوزه هاى مختلف رجال و درايه ، نوشتن شرح بر منابع حديثى و . . . نسبتا درخشان است ؛ ولى در دوره هاى اخير ، جاى اين گونه پژوهش ها بسيار خالى است .
حديث شناسى ، تطورّات حديث ، منهج هاى محدّثان ، فهم حديث ، شيوه هاى بررسىِ سند ، اصطلاح ها و مفاهيم حديث و . . . از مباحثى است كه در پژوهش هاى حديثى كم تر به چشم مى خورد . در ايران ، بعد از پيروزى انقلاب اسلامى هم هنوز

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2470
صفحه از 462
پرینت  ارسال به