سبب دوام دوستى است .
۲۱ . ديد و بازديد . دوست ، مانند دست است و دست ها به كمك هم كارها را از پيش مى برند و نگهدار هم اند .
۲۲ . توجه به دوستان.برادرى كه تو را از ياد نمى برد، مى سزد كه او را هميشه به ياد آرى.
۲۳ . دست دادن به هنگام ملاقات ، كدورت ها را از ميان برمى دارد .
۲۴ . شادكردن دوست ، از بهترين كارها نزد خداوند است .
۲۵ . بخل ورزى با دوستان و برادران ، خصلتى نكوهيده است .
۲۶ . گرفتارى ها را با دوستان در ميان گذاريد ؛ چرا كه دوست از كمكْ دريغ نمى ورزد ؛ گرچه با دعاى خير باشد .
۲۷ . شاد كردن دوست ، آفت دنيا و هراس قيامت را برمى دارد .
۲۸ . رنجاندن برادران ، ناراحتى و رنجش به دنبال دارد .
۲۹ . نيكى به دوستان ، گرچه اندك باشد ، نعمت خداوندى است .
۳۰ . تلاش براى گره گشايى از كار دوستان ، از طواف خانه خدا با ارزش تر است .
گفتنى است بيشترين روايت هاى اين كتاب در اين فصل جمع شده است و اين ، نشان از جايگاه ويژه «گره گشايى» در معاشرت و روابط انسانى دارد .
۳۱ . تقدّم دوستى بر داد و ستد . اگر دوستى خواستار به هم خوردن معامله شد ، اجابت كنيد .
۳۲ . آزمونِ دوستى . دوستان را با سفر ، هنگام خشم و با درهم و دينار ، بيازماييد .
۳۳ . اعتبار دوستان ، بيش از مال و ثروت است .
۳۴ . پرسش از نام و نشان ، نشانه يكرنگى در دوستى است .
۳۵ . خيرخواهى . دوستان بايد با خيرخواهى ، در راه حلّ مشكلات يكديگر قدم بردارند .
۳۶ . خوار نشمردن دوستان . تحقير و خوار شمردن دوستان ، بجز تيره ساختن