سوم . بررسى مصادر كهن ، نشان مى دهد كه نوروز به عنوان يك آيين ايرانى ، در فرهنگ مسلمانان و شيعيانْ رواج داشته است .
اينك شواهد اين امر را بجز روايات ياد شده ، بازگو مى كنيم :
۱ . به اعتقاد برخى متخصصان تبديل گاه شمار ، در جلسه مشورتى خليفه دوم براى تعيين تقويم ، هرمزان تازه مسلمانْ شركت داشت و تقويم ايرانى را براى حاضران شرح كرد و خليفه ، آن تقويم را براى امور ديوانى و خراج پذيرفت ۱ و روشن است كه نوروز ، جزئى از تقويم ايرانى به شمار مى رود .
۲ . نجاشى در شرح حال ابوالحسن نصر بن عامر بن وَهْب سنجارى نوشته است كه وى از ثقات شيعيان است و كتاب هايى دارد ، از جمله : «كتاب ما روى في يوم النيروز » . ۲
همچنين ابن نديم درباره صاحب بن عبّاد ، آورده است كه «كتاب الأعياد و فضائل النيروز » نگاشته است . ۳
در دوره صفويه نيز نوروزيه هايى بسيار به قلم علماى دينْ تحرير شد . ۴
۳ . خراج در دوره عباسيان بر اساس نوروز ، تنظيم مى شده است . ۵
۴ . خلفاى اموى و عباسى هداياى نوروز را مى پذيرفته اند ؛ بلكه دستور مى داده اند تا برايشان ارسال گردد . ۶
گفتنى است در برخى مناطق ، حاكمان اهل سنّت ، گرفتن هداياى نوروز را منع
1.گاهشمارى هجرى قمرى و ميلادى ، رضا عبداللهى ، تهران : امير كبير ، ص۲۵ـ۲۶ .
2.رجال النجاشى ، ص۴۲۸ .
3.الفهرست ، ابن النديم ، ص۱۹۰ .
4.بنگريد : الذريعة ، ج۲۴ ، ص۳۷۹ـ۳۸۴ ؛ نامه مفيد ، ش۹ ، ص۲۱۳ـ۲۱۵ ، مقاله «نوروز در فرهنگ شيعه» .
5.تاريخ الطبرى ، ج۹ ، ص۲۱۸ و ج۱۰ ، ص۳۹ و ج۱۱ ، ص۲۰۳ .
6.تاريخ اليعقوبى ، ج۲ ، ص۳۰۶ و ۳۱۳ ؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ص۵۵۰ .