333
حديث پژوهي

روايات مزبور كه در اصل بايد يكى باشد ، حاوى دو نوع آگاهى درباره روز نوروز است كه اين ، خود ، منشأ شبهه درباره آن شده و احتمال جعل آن را تقويت مى كند . افزون بر آن ، دانسته است كه ، ابن غضايرى گفته : «غاليان ، رواياتى را به معلّى بن خُنَيس نسبت داده اند و نمى توان بر اخبار وى اعتماد كرد» . در اين صورت ، اين روايت ـ كه بى گرايش غاليانه يا نگرش افراطى همه نيست ـ ، از همان دسته مجعولاتى مى باشد كه غاليان به معلّى نسبت داده اند . بايد اين دو نكته را نيز يادآورى كرد كه گفته شده قرامطه (گرايشى وابسته به مذهب افراطى اسماعيليه ) دو روز را در سال ـ كه نوروز و مهرگان بوده ـ روزه مى گرفته اند . بلافاصله بايد تأكيد كنيم كه مجوسيان ، نه تنها نوروز را روزه نمى گرفته اند ، بلكه به نقل بيرونى اساساً «مجوس را روزه اى نيست و هر كس از ايشان روزه بگيرد ، گنه كرده است» . ۱

ب . موافقان

آداب نوروز از قبيل روزه ، نماز ، ادعيه و ... ، در كتب حديثى و فقهى ، از زمان شيخ طوسى در ميان عالمان شيعه رواج داشته است .
شيخ طوسى (م۴۶۰ق) در مصباح المتهجد ، ۲ پس از او ابن ادريس (م۵۹۸ق) در السرائر ۳ و سپس يحيى بن سعيد (م۵۸۹ق) در الجامع للشرائع ۴ و پس از وى ، شهيد اول (م۷۸۶ق) در القواعد و الفوائد ۵ و نيز الدروس ۶ و البيان ۷ و الذكرى ۸ و اللمعة ۹ بدان اشاره دارد .

1.نامه مفيد ، ش۹ ، ص۲۱۰ .

2.مصباح المتهجد ، ص۵۹۱ .

3.السرائر ، ج۱ ، ص۳۱۵ .

4.الجامع للشرائع ، ص۳۳ .

5.القواعد و الفوائد ، ج۱ ، ص۳ .

6.الدروس ، ص۲ .

7.البيان ، ص۴ .

8.الذكرى ، ص۲۳ .

9.اللمعة ، ص۳۴ .


حديث پژوهي
332

شعائر كفار و زنده داشتن سنّت هايى است كه اسلام ، آنها را ميرانده است . اين روايت ـ گرچه واجد شرايط حجّيت نيست ـ اما مطلب كلى اى كه در آن آمده (يعنى حرمت بزرگداشت شعائر كفار) ، با ادلّه عامه به اثبات رسيده است و اين كه نوروز از آن آداب و رسوم است ، به وجدانْ اثبات مى شود .
و اما فتواى فقيهان ، مبنى بر استحباب غسل و روزه در نوروز ، مبتنى بر قاعده تسامح در ادلّه سنن است ؛ ولى اين جا محل اجراى آن قاعده نيست ؛ زيرا قاعده تسامح در ادلّه سنن ، از مواردى كه احتمال حرمت تشريعى دارند ، انصراف دارد . ۱
جناب آقاى سيد جواد مدرّسى در مقاله اى در مجلّه «نور علم» مى نويسد :
با وجود تضارب روايات و عدم توجه قدما و كدورت متن و عدم صحت سند ، فتواى به مشروعيت نوروز ، و تعيين روز آن ، مشكل است . راهى كه باقى مى ماند ، تمسك به ادلّه «تسامح در ادله سنن» است ؛ و لكن تعيين روز ، گفتار بعض فقهاست نه مضمون روايت ؛ و ادله مذكور ، شامل كلام فقها نمى شود .
از جهت ديگر ، عيد نوروز از شعائر مجوسى و محتمل الحرمه است و ادله تسامح در سنن ـ چنان كه بعضى گفته اند ـ از چنين موردى منصرف است . ۲
آقاى رسول جعفريان نيز در اين باره گفته است :
اين بود آنچه در منابع شيعه قرن ششم درباره نوروزْ نقل شده است . در اين باره ، مهم ، همان روايت معلّى بن خنيس است و جز آن ، چيزى درباره تأييد نوروز به چشم نمى خورد . منشأ آنچه در آثار بعدى درباره استحباب غسل روز نوروز و نماز و دعاى مربوطه آمده ، همين نص است و بس . البته مطالب ديگرى نيز افزوده شده كه منشأ آنها را اشاره خواهيم كرد . ۳
و در جاى ديگر گفته است :
و مشكل اين دو حديث (منظور ، دو حديثى است كه ابن فهد حلّى در تأييد نوروز از معلّى نقل كرده است) ، آن است كه در منابع كهن شيعه نيامده است . افزون بر آن ،

1.بحارالأنوار ، ج۵۶ ، ص۱۰۰(پاورقى) .

2.نور علم ، ش۲۰ ، ص۱۱۵ .

3.نامه مفيد ، ش۹ ، ص۲۰۶ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2460
صفحه از 462
پرینت  ارسال به