۰.يا أيها الناس! لولا كراهية الغدر ، كنت من أدهى الناس . ۱
۰.اى مردم! اگر نبود زشتى نيرنگ ، من از سياستبازترينْ مردمان بودم .
و تفاوت خود را با معاويه در اين مى داند كه معاويه نيرنگ مى كند ؛ امّا او از نيرنگ ، دورى مى جويد . ۲
و به مالك اشتر ، چنين سفارش مى كند :
۰.اگر با دشمنت پيمانى بستى ، بدان وفاكن و با امانت پيشگى بدان بنگر . . . ؛ چرا كه مردم به هيچ يك از فريضه ها به اندازه احترام به پيمان ها اهتمام ندارند . ۳
اگر گزارش شده كه على عليه السلام در نبردها خدعه مى كرد ، به معناى نيرنگ و شكستن پيمان ها نيست ؛ بلكه گونه اى استفاده از جنگ روانى است . مثلاً در نبرد صِفّين ، سوگند مى خورَد كه معاويه را خواهم كشت و اين سخن را بلند بر زبان مى آورد و آن گاه ، آهسته مى گويد : «إن شاء اللّه !» . ۴ اين رفتار ، هيچ گونه نيرنگى به همراه ندارد .
به نظر مى رسد كه «خدعه در نبرد» نيز به معناى پيمان شكنى و خلاف قراردادها عمل كردن نيست ؛ بلكه دقّت در برنامه ريزى و زيركى و باهوشى و نوعى جنگ روانى با دشمن است ؛ وگرنه ، صداقت و يك رنگى ، اصلى برجسته در تعاليم اسلام و نظام زندگى است كه استثنا بر نمى دارد و على عليه السلام ، اهتمام داشت كه آن را احيا كند و شايد به همين جهت ، از عزل معاويه در آغاز كار ، صرف نظر نكرد .
۳ . احترام به حقوق و كرامت هاى انسانى
در مكتب سياسى امام على عليه السلام ، انسان ها يا برادر دينى اند و يا همتاى انسانى ۵ و از
1.موسوعة الامام على بن أبي طالب عليه السلام ، ج۴ ، ص۱۲۷ .
2.همان .
3.نهج البلاغة ، نامه ۵۳ .
4.موسوعة الامام على بن أبي طالب عليه السلام ، ج۴ ، ص۳۰۳ .
5.نهج البلاغة ، نامه ۵۳ : «إما أخٌ لك في الدين أو نظير لك فى الخلق» .