219
حديث پژوهي

۰.ترسيدم در گوشه اى از سپاه ، شورشى برخيزد . اين گونه تفرقه را در ميان امّت ، شاهد بوده ام .

۰.و در پاسخ ابو موسى در مسئله حَكميت مى نويسد :و ليس رجل ـ فاعلم ـ أحرص على جماعة اُمة محمّد صلى الله عليه و آله و اُلفتها منّى . ۱

۰.بدان كه هيچ كس بر اجتماع و الفت امت محمّد ، از من حريص تر نيست .

چهار . زنده كردن روح دين و سنّت پيامبر

ترديدى نيست كه در پسِ احكام شرعى و قوانين و مقرّرات ، اهداف و مقاصدى نهفته است كه جوهر و جان شريعت به شمار مى روند و تمامى احكام و قالب هاى ظاهرى ، براى حفظ سلامت و جلوگيرى از آسيب پذيرى آنهاست .
از سوى ديگر ، احكام و قوانين ، به جهت محسوس بودنشان زودتر مقبول نظر قرار مى گيرند و توده ها به آنها انس مى گيرند ، و چه بسا كه در گيرو دار پرداختن به اين ظواهر ، جوهر و هدف ، به فراموشى سپرده شود . بر همين پايه است كه يادآورى اين اهداف ، يكى از برنامه هاى پيشوايان دينى و كتب آسمانى است .
مى توان گفت كه : عبوديت خدا ، عدالت ، صداقت و يك رنگى ، و احترام به حقوق و كرامت انسانى ، چهار هدف برتر اديان آسمانى در عرصه هاى روابط انسانى و ارتباط انسان ها با خداوند است .
جامعه اسلامى پس از پيامبر صلى الله عليه و آله ، در اين چهار عرصه ، آسيب هاى فراوان ديد . جاى بندگى خدا را شرك و پيروى غير خدا گرفت ؛ ستم و ستمگرى و تبعيض هاى ناروا بر كرسى عدالت نشست ؛ حيله و نيرنگ و دورويى و دغل ، جاى صداقت را گرفت ؛ و رعايت حقوق انسان ها و احترام به كرامت انسانى جايش را به تحقير و به خواب فرو بردن انسان ها سپرد .

1.موسوعة الامام على بن أبي طالب عليه السلام ، ج۴ ، ص۲۴۵ .


حديث پژوهي
218

فرأيت أنّ الصبر على ذلك أفضل من تفريق كلمة المسلمين و سفك دمائهم ، و الناس حديثو عهدٍ بالاسلام ، والدين يمخض مخض الوطب ، يفسده أدنى وهن و يعكسه أقل خلق . ۱

۰.ديدم صبر ، از تفرقه ميان مسلمانان و ريختن خونشان بهتر است . مردم ، تازه مسلمان اند و دين ، مانند مشكى است كه تكان داده مى شود ؛ كوچك ترين سستى اى آن را تباه مى كند و كوچك ترين فردى آن را وارونه مى سازد .

۰.و نيز فرموده است :قد علمتم أنى أحق الناس بها من غيرى ، واللّه لأسلمن ما سلمت أمور المسلمين و لم يكن فيها جور إلاّ عَلَىَّ خاصّة . ۲

۰.شما خود مى دانيد من از همه براى خلافتْ شايسته ترم . به خدا سوگند ، مادام كه كار مسلمانان رو به راه باشد و تنها بر من جور و جفا شده باشد ، مخالفتى نخواهم كرد .

پس از به دست گرفتن حكومت نيز همبستگى و اجتماع مسلمانان برايش يك اصل بود . وى شُريح را بر مسند قضاوتْ ابقا كرد تا اجتماع مسلمانان ، شكل گيرد . بر اين اساس ، به او مى فرمايد :

۰.اقضِ بما كنت تقضى حتى يجتمع أمرالناس . ۳

۰.همان گونه كه (پيش از اين) داورى مى كردى ، داورى كن ، تا امور مردمْ سامان گيرد .

و نيز علّت عدم پافشارى خود را بر پاره اى تغييرات فرهنگى ، جلوگيرى از تفرقه و شورشْ معرّفى مى كند :

۰.ولقد خفت أن يثوروا في ناحية جانب عسكرى ما لقيت من هذه الأمّة من الفرقة . ۴

1.شرح نهج البلاغة ، ج۱ ، ص۳۰۸ .

2.نهج البلاغة ، خطبه ۷۲ .

3.الغارات ، ج۱ ، ص۱۲۳ .

4.موسوعة الامام على بن أبي طالب عليه السلام ، ج۴ ، ص۱۲۴ .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2368
صفحه از 462
پرینت  ارسال به