۳ . شناخت جعل و وضع برخى احاديث
طبيعى است كه در پرتو مطالعه دوران صدور ، وضع زندگى و حيات راويان نيز روشن خواهد گشت . از اين رهگذر ، به دست خواهد آمد كه : آيا راوى در آن زمان ، در قيد حيات بوده است يا خير ؛ و اگر بوده ، آيا در سنّى بوده است كه توان دريافت حديث را داشته باشد ، يا نه (چنان كه برخى درباره حديث حمّاد بن عيسى گفته اند ۱ )!
۴ . فهم مراد واقعى از حديث
بسيار مى شود كه در ضمن رواياتْ به روايتى بر مى خوريم كه معانى مختلفى از آن ، قابل برداشت است . شناخت جوّ صدور ، مى تواند تعيين كننده مراد واقعى باشد .
در مَثَل ، حديث «الجارّ ثُمَ الدّار» ۲ ، اگر در جوّ بيان ارج و منزلت همسايه صادر شده باشد ، بدان معناست كه در مقام رفع حوائج ، همسايه بر اهل خانه مقدّم است ؛ و اگر در مقام انتخاب و خريد خانه گفته شده ، بدان معنا خواهد بود كه نخست همسايه را بشناسيد ، سپس به سراغ خريد خانه رويد . ۳
بجز اينها ، نتايج و فوايد بسيار ديگرى نيز بر «شناخت زمان صدور» مترتّب خواهد گشت .
راهبُردهايى فهم تاريخ صدور
نكته اى كه در پايان بايد اشارت رود ، اين است كه با فاصله زمانىِ بسيارى كه ميان ما و زمان صدور وجود دارد ، و محدّثان و گرد آورندگان حديث نيز بدان اشاره نكرده اند ، چگونه مى توان از «تاريخ صدور» آگاه شد و اين نتايج را بر آن مترتّب ساخت؟