343
حديث پژوهي

قواعد كلّى يا ادلّه سست پذيرفت ؛ بلكه ردع چنين سيره هايى نيازمند ادلّه خاص و قوى است .
۴ . اگر بپذيريم كه ادلّه موافق و مخالف ، هيچ كدام قابل اعتماد و تأييد نيست ، اقتضاى قواعد عمومى دينى ، عدم مخالفت با نوروز است . ۱

1.جهت آگاهى بيشتر ، بنگريد به : بحارالأنوار ، ج۵۹ ، ص۹۱ـ۱۴۳ ؛ زادالمعاد ، ص۸۴۲ ـ۴۸۵ ؛ المهذّب البارع ، ج۱ ؛ بلوغ الإرب ، ج۱ ، ص۳۴۸ـ۳۵۷ ؛ الخطط المقريزية ، ج۱ ، ص۳۶۷ـ ۳۶۹ ؛ الآثار الباقية ، ص۲۱ـ۲۳۳ ؛ رساله نوروزيه ، سيد هاشـم نجفى يـزدى ( يـزد : پاينـده) ؛ نوروز در تاريخ و دين ، سيد عبدالرضا شهرستانى (نجف : مطبعة الآداب) ؛ النوروز وأثره فى الأدب العربى ، فو?د عبدالمعطى الصياد (جامعة بيروت ، ۱۹۷۲م) ؛ نوروز ، تاريخچه و مرجع شناسى ، پرويز اذكايى (وزارت فرهنگ و هنر ، ۱۳۵۳) ؛ النوروز فى مصادر الفقه والحديث ، مركز المعجم الفقهى (قم) ؛ نوروزگان ، مرتضى هنرى (سازمان ميراث فرهنگى ، ۱۳۷۷) ؛ «نوروز در فرهنگ شيعه» ، رسول جعفريان (نامه مفيد ، ش۹ ، ص۲۰۱ـ۲۲۰) ؛ «نوروز در تاريخ و اسلام» ، سيد جواد مدرسى (نور علم ، ش۲۰ ، ص۱۰۳ـ ۱۱۵) ؛ «عيد نـوروز و صبغه هـاى اسـلامى آن» ، ابراهيـم شكـورزاده (مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه مشهد ، سـال ۱۵ ، ش۱و۲ ، ص۲۴۲ـ ۲۵۸) ؛ «نـوروز ايـرانى در تقـويـم اسـلامى» ، ابوالفضل نبئى (مجله دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه مشهد ، سال ۱۵ ، ش۴ ، ص۷۰۳ـ ۷۳۸) .


حديث پژوهي
342

محرّمات بيالايند ، اين بدان ماند كه ساير كردارهاى مباح و حتى امور شرعى را با محرّمات شرعى همراه كنند ، كه طبعاً معنايش ناپسند شدن آن امر مباح يا شرعى نيست ؛ بلكه آنان كه چنين مى كنند ، قابل سرزنش و مذمت اند .
از سوى ديگر ، بسيارى از رفتارهاى پسنديده ، چون : پاكيزگى و آراستگى ، سير و سفر ، ديد و بازديد ، بخشش و دلجويى ، هديه دادن و . . . در اين رسم و آيين به انجام مى رسد كه از نگاه شرع و عقل ، ستودنى است .
با اين وصف ، ايستادگى در برابر اين آيين ملّى ، از زاويه شرع و دين ، مستندى محكم ندارد و نشايد بدان دامن زد .
پنجم . آنچه تأييد شده يا مورد ردع قرار نگرفته ، چيزى است كه در عرف عمومى ايرانيان ، نوروز ناميده مى شود . اگر در طول زمان ، تغييراتى در آن صورت گرفته است كه همين عرف عمومى آنها را بر مى تابد ، خللى در اين امضا يا عدم ردع شرعْ وارد نمى سازد .
بر اين پايه ، ايرادى كه برخى فقيهان و نويسندگان در اين موضوع گرفته اند (كه نامعلوم بودن روز نوروز و تغيير آن ، به شرعى بودنش لطمه مى زند) ، پذيرفتنى نيست .

حاصلْ آن كه :
۱ . روايت هاى وارد شده در مخالفت با نوروز ، به هيچ روى ، قابل تأييد و اعتبار نيستند .
۲ . در روايت هاى موافق ، به جهت شواهد و قرائن ياد شده ، مى توان گفت كه اصل آيين نوروز ، مورد امضا و تأييد است ؛ گرچه خصوصيت هاى ياد شده در احاديث را نمى توان تأييد كرد .
۳ . از آن رو كه نوروز در ميان ايرانيان در دوره اسلامى رايج بود و به عنوان سيره اى عمومى استمرار داشت ، نمى توان طرد و ردع آن را از سوى شارع ، با

  • نام منبع :
    حديث پژوهي
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2322
صفحه از 462
پرینت  ارسال به