امام على عليه السلام در دوران كوتاه حكومتش ، بر اين همّت گماشت كه چهره و روح دين را آن گونه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از سوى خدا آورده بود و در جامعه صدر اسلامْ عينيت داشت ، بازگردانَد . اينك به نمونه هايى از اين راه كارها اشاره مى كنيم .
۱ . عدالتخواهى
سخنان امام على و سيره اش در عدالتخواهى ، شُهره همگان است . هنگامى كه او را بر رعايت مساوات در تقسيم بيت المالْ سرزنش كردند ، فرمود : .
۰.أ تأمرونى أن أطلب النصر بالجور فيمن وُلّيت عليه؟! و اللّه لا أطور به ما سمر سمير و ما أمَّ نجم في السماء نجماً . ۱
۰.مرا فرمان مى دهيد تا پيروزى را با ستم بر شهروندان بجويم؟ به خدا كه ، نپذيرم تا جهان سرآيد ، و ستاره اى در آسمان در پى ستاره اى برآيد .
۰.و نيز فرمود :به خدا سوگند ، اگر شب را بر خارهاى بيابان به سر كنم و در بند شوم ، برايم دوست داشتنى تر است از آن كه در روز رستاخيز ، خدا و رسولش را ديدار كنم در حالى كه ستم كننده بر بعضى بندگان بوده ام . ۲
و به محمدبن ابى بكر ، هنگامى كه او را فرماندار مصر مى كند ، سفارش هايى دارد ، از جمله :
۰.و آس بينهم في اللحظة و النظرة . ۳
۰.ميان آنان ، در نگاه و توجّه (نيز) به برابرى رفتار كن .
وقتى عبيد اللّه بن حرّ جُعفى كه به معاويه پيوسته و او را در صِفّين همراهى كرده است ، براى حلّ مشكل خانوادگى خود به كوفه مى آيد و به على عليه السلام مراجعه مى كند ،