قواعد فهم سيره سياسى اميرمومنان ۱
انسان هاى بزرگ ، به جهت بسط وجودى ، عرصه هاى زندگى شان بسيار متنوّع و گسترده است . اينان ، به سبب احاطه علمى بر زواياى تاريك و ناپيداى انسان و جهان ، انديشه اى سرآمد دارند . بالندگى انديشه و نوع رفتار و كردارشان ، گاه در مواجهه نخست و يا براى انسان هاى بسيط ، پرسش ها و ابهاماتى را مى آفريند .
كاوش در انديشه ، و غور و بررسى در رفتار چنين نخبگانى ، آدمى را به اصول و محكماتى مى رسانَد كه به سان نخى دانه هاى پراكنده تسبيح را به هم پيوند مى دهند. بدين ترتيب، تشتّت و ناهماهنگى بَدْوى مرتفع مى شود و مجموعه اى موزون، رُخ مى نمايد.
پس مى توان نتيجه گرفت كه شناخت انسان هاى بزرگ و بلندْ انديشه و نيك رفتار ، در گرو آن است كه اصول و محكمات انديشه و زندگى شان كشف گردد و در پرتو آن ، به تفسير و تبيين مجموعه سخن ، فكر و رفتارشان اهتمام گردد . البته روشن است كه اين ضرورت ، زاييده محدود بودن ظرفيت هاى فهم آدميان و متفاوت بودن ميزان درك و شعور انسان هاست . از اين رو ، اين پرسش ها براى همتايان انسان هاى بزرگ ، مطرح نيست و هر چه از رأس مخروط نخبگان به قاعده طبقات اجتماعى فرود آييم ، مشكل و دشوارى بيشتر است . چنان كه هر چه انديشه ، بالنده تر باشد و