۱۰ / ۲۱
دعاى امام در بامداد و شامگاه
۴۱۶.مهج الدعواتـ از امام حسين عليه السلام (در دعايش ، چون صبح يا شب را مى ديد) ـ: به نام خداوند بخشنده مهربان . به نام خدا و به يارى خدا و از خدا و به سوى خدا و در راه خدا و بر آيين پيامبر خدا . بر خدا توكّل كردم و هيچ جنبش و نيرويى ، جز به خداى والاىِ بزرگ نيست .
خداوندا! خودم را تسليم تو كردم و رويم را به سوى تو كردم و كارم را به تو سپردم . تنها از تو عافيت از هر بدى در دنيا و آخرت را مى خواهم .
خداوندا! تو مرا به جاى هر كسى بسنده اى و هيچ كس ، جاى تو را براى من نمى گيرد . پس مرا از ترس و بيمى كه از هر كس دارم ، كفايت كن و گشايش و بيرون شدى در كارم قرار ده ، كه تو مى دانى و من نمى دانم و مى توانى و من نمى توانم ، و تو بر هر كارى توانايى ، به رحمتت ، اى مهربان ترينِ مهربانان !
۴۱۷.الدعواتـ از امام زين العابدين عليه السلام ـ: پدرم از جدّم نقل كرد كه چون نماز صبح را مى خواند و مى خواست برود ، [با كسى] سخن نمى گفت تا آن كه تسبيحى را كه جلوى دستانش بود ، برمى گرفت و مى گفت : «خداوندا! من صبح كردم و تو را تسبيح و تحميد و تهليل و تكبير مى گويم و از تو به شُكوه و بزرگى ياد مى كنم و تو را به عدد روزهاى تسبيحم ، بزرگ مى دارم» .
سپس تسبيح را در دستش مى گرفت و آن را مى چرخاند و آنچه مى خواست ، مى گفت ، بى آن كه تسبيح گويد و مى فرمود كه آن ، برايش حساب مى شود و حِرز (نگهبان) اوست تا به رخت خوابش برود و چون به رخت خوابش مى رفت ، همان گونه تسبيح مى گفت و تسبيحش را زير سرش مى نهاد و اين تسبيح گويى وقت تا وقت (شب تا صبح و صبح تا شب) برايش حساب مى شد .