۲۹۴.مقاتل الطالبيّينـ به نقل از سعيد بن ثابت ـ: چون على اكبر براى مبارزه به سوى آنان رفت ، امام حسين ـ كه درودها و سلام خدا بر او باد ـ ، پلك هايش را برهم نهاد و گريست و گفت : «خدايا! تو بر آنان گواه باش كه جوانى به سوى آنان رفت كه شبيه ترينِ مردم به پيامبر خداست» .
على اكبر با آنان به شدّت جنگيد . سپس ، نزد پدرش بازگشت و گفت : اى پدر ، عطش !
امام حسين عليه السلام به او فرمود : «محبوب من! شكيبا باش كه شب نرسيده ، از كاسه پيامبر خدا ، سيراب مى شوى» .
۱۲ / ۴
دعوت خواهر به شكيبايى
۲۹۵.الملهوف :امام حسين عليه السلام چون شنيد كه خواهرش امّ كلثوم ، صدايش را به اين سخنان بلند كرده است كه : وا محمّداه ، وا عليّاه ! ... واى بر ما پس از تو ، اى ابا عبد اللّه ! ، او را تعزيت داد و فرمود : «اى خواهر ! با تسلاّى الهى آرام باش ، كه ساكنان آسمان ها مى ميرند و ساكنان زمين نمى مانند و همه آفريده ها هلاك مى شوند» .
سپس فرمود : «اى خواهر ، اى امّ كلثوم ، تو اى زينب ، و تو اى رقيّه ، و تو اى فاطمه ، و تو اى رُباب ! بنگريد كه چون من كشته شدم ، برايم گريبان چاك مدهيد و صورت مخراشيد و سخنان نسنجيده مگوييد» .