۲۳۸.أنساب الأشرافـ از امام حسين عليه السلام (در پاسخ نامه اى كه گروهى از شيعيان پس از وفات امام حسن عليه السلام به او نوشته و گفته بودند كه فرمان او را انتظار مى كشند) ـ: من ، اميدوارم كه نظر برادرم ـ كه خدايش رحمت كند ـ در متاركه جنگ و نظر من در جهاد با ستمكاران ، درست واستوار باشد . در سرزمين خود بمانيد و بيرون نياييد و خواسته تان را پوشيده بداريد و تا آن گاه كه پسر هند زنده است ، خود را از جاسوسان بپاييد . اگر حادثه اى رُخ داد و من زنده بودم ، نظرم به شما مى رسد ، إن شاء اللّه !
۲۳۹.الطبقات الكبرى :گفته اند كه چون معاوية بن ابى سفيان از مردم براى يزيد بيعت گرفت، امام حسين عليه السلام از كسانى بود كه با او بيعت نكرد . كوفيان به او نامه مى نوشتند و در روزگار خلافت معاويه ، او را به بيرون آمدن به سوى خود ، فرا مى خواندند ؛ ولى امام عليه السلام به همه آنها جواب رد مى داد.
گروهى از كوفيان به نزد محمّد بن حنفيه آمدند و از او خواستند كه وى با آنان خروج كند ؛ امّا او هم خوددارى كرد و نزد امام حسين عليه السلام آمد و پيشنهاد آنان را به ايشان عرضه كرد . امام حسين عليه السلام فرمود : «اين مردم مى خواهند با [پيش انداختن ]ما [نان] بخورند و خون ما را در معرضِ ريخته شدن بگذارند» .