۸ / ۱
در فضيلت خاندان خود
۰.
اگر انسان از كسى يارى طلبد كه توانش را نداشته باشددر اين صورت ، يارى كننده و رهاكنندگان او يكسان خواهند بود .
من ، فرزند كسى هستم كه منزلت او را مى دانيدحقيقت ، روشن است و بر آن ، پرده اى نيست .
مگر پيامبر خدا ، پدر و جدّ من نيست ؟من ، ماه شب چهارده هستم ، اگر ستارگان در پرده اند .
مگر قرآن ، صبحگاهان و شامگاهاندر پشتِ خانه هاى ما نازل نشد ؟
يزيد ، با من به جنگ برمى خيزد و خداوند، ميان من و او حاكم خواهد بودو كارها آن گونه كه او مى خواهد ، نيست .
اى ناصحان خداوندى [ ـِ اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله ] ! اين شماييد كه از طرف خداوند، فرمان رواييدو شماييد كه امانتدار اديان آسمانى هستيد .
چگونه و بر اساس كدام آيه و سنّت پيامبردور شدگان ، آن (خلافت) را از اهلش (خاندان پيامبر) رُبوده اند ؟
۸ / ۲
در عبرت گرفتن از گورها
۰.
ساكنان گورها را صدا زدم و آنها خاموش ماندندامّا توده خاك گور در برابر سكوت آنان ، مرا پاسخ داد .
گفت : آيا مى دانى كه با ساكنان خود چه كرده ام ؟گوشت هايشان را متلاشى كرده ام و پوشاكشان را از هم دريده ام .
چشمانشان را از خاك آكنده امهمانا كه از رسيدن خاشاكى، آزرده مى شدند .
امّا استخوان ها را نيز به گونه اى پراكنده كرده امكه بندها و دست ها و پاها از هم جدا گشته اند .
اين را از آن و آن را از اين ، جدا كردمو آنها را به حال خود گذاشتم ، تا در مدّت طولانى به صورت استخوان هاى پوسيده درآيند .