۱۲۴۰.امام صادق عليه السلام:بعد از نكوهش يكى از غاليان ـ : به خدا قسم، ما نيستيم مگر بندگانى كه خداوند ما را آفريد و برگزيدمان، نه مى توانيم سودى برسانيم و نه زيانى وارد كنيم، اگر به ما رحم كند، از رحمت و مهربانى اوست و اگر عذابمان كند، به واسطه گناهانمان مى باشد. به خدا سوگند، ما را بر خدا حجّتى نيست و از او با خود براتى [براى آزادى از دوزخ] نداريم، ما نيز مى ميريم و دفن مى شويم و در روز قيامت محشور و برانگيخته مى شويم و براى حساب رسى نگهمان مى دارند و بازخواست مى شويم.
۱۲۴۱.صالح بن سهل:من به ربوبيّت حضرت صادق عليه السلام قائل بودم. روزى خدمت ايشان رسيدم و همين كه چشمش به من افتاد فرمود: اى صالح، به خدا سوگند، ما بندگانى مخلوق هستيم، ما را پروردگارى است كه عبادتش مى كنيم و اگر عبادتش نكنيم، عذابمان خواهد كرد.
۱۲۴۲.اسماعيل بن عبدالعزيز:حضرت صادق عليه السلام فرمود: اى اسماعيل، در وضوخانه برايم آب بگذار. من برخاستم و آب گذاشتم. حضرت رفت وضو بگيرد، با خودم گفتم: من درباره او چنين و چنان مى گويم و او به وضوخانه مى رود و وضو مى گيرد! لختى بعد حضرت بيرون آمد و فرمود: اى اسماعيل! ساختمان را بيش از طاقتش بالا مبر كه ويران مى شود، ما را مخلوق بدانيد و آن گاه هرچه خواستيد درباره ما بگوييد.
۱۲۴۳.كامل تمّار:روزى نزد حضرت صادق عليه السلام بودم، به من فرمود: اى كامل، براى ما پروردگارى بگذاريد كه به سويش رو كنيم، آن گاه هرچه خواستيد درباره ما بگوييد. عرض كردم: براى شما پروردگارى بگذاريم كه به سويش رو كنيد و آن گاه هرچه خواستيم درباره شما بگوييم! حضرت راست نشست وفرمود: مثلاً چه خواهيدگفت؟! به خدا قسم كه از دانش ما جز الفى به شما نرسيده است.
۱۲۴۴.امام صادق عليه السلام:پشت سر غالى مذهب نماز مخوان، اگر چه به ظاهر عقيده تو [تشيع] را داشته باشد؛ همچنين پشت سركسى كه مذهب وعقيده اش معلوم نيست و كسى كه آشكارا گناه مى كند، نماز مخوان، اگر چه ميانه رو باشد.