۷۰۴.احمد بن محمّد بن ابى نصر بزنطى:نامه امام رضا عليه السلام را به حضرت جواد عليه السلامخواندم. در آن چنين آمده بود: اى ابو جعفر! به من خبر رسيده است كه هرگاه [براى خروج] به مركب خود سوار مى شوى، اطرافيان، تو را از در پشتى بيرون مى ببرند، اين از تنگ نظرى آنهاست تا مبادا كسى از تو به خير رسد. به حقم بر تو، مى خواهم كه رفت و آمدت از درِ اصلى باشد و هرگاه [براى خروج ]بر مركب سوار مى شوى با خود، طلا و نقره داشته باش و كسى از تو چيزى نخواهد مگر آن كه بدو عطا كنى و اگر يكى از عموهايت خواهان نيكى تو بدو شد، كمتر از پنجاه دينار به او نده و بيشتر از اين مبلغ را خود دانى و اگر يكى از عمّه هايت خواهان نيكى تو بدو شد، كمتر از بيست و پنج دينار به او نده، من مى خواهم با اين كار، خداوند، تو را رفعت بخشد. انفاق كن و از پروردگار، بيم فقر نداشته باش.
۷۰۵.على بن الحسين:مردى خدمت امام جواد عليه السلام رسيد و عرض كرد: به قدر مروّت خود به من بخششى كن. حضرت عليه السلام فرمود: توان آن را ندارم. آن مرد گفت: پس به قدر مروّت من بخشش كن. امام فرمود: اين شدنى است، اى غلام صد دينار بدو بده.