265
اهل بيت در قرآن و حديث جلد اوّل

۳۸۲.جابر بن يزيدـ در حديثى طولانىـ : جابر بن عبداللّه انصارى بر على بن الحسين عليه السلام وارد شد و در حالى كه ايشان عليه السلامبا جابر بن عبداللّه سخن مى گفت ناگاه محمّد بن علىّ الباقر عليه السلام از نزد زنانش بيرون آمد و زلف امام كه هنوز جوان بود به چشم مى خورد. هنگامى كه جابر او را ديد پيكرش به لرزه افتاد و موى بر بدنش راست گرديد و اندكى بدو نگريست، سپس به او گفت: رو به من كن جوان. و او به طرف جابر رو كرد. سپس به او گفت: برگرد و او برگشت. جابر گفت: به خداى كعبه سوگند، شكل و شمائل پيامبر صلى الله عليه و آله را دارد. جابر سپس برخاست و به او نزديك شد و گفت: نام تو چيست؟ اى جوان. گفت: محمّد. جابر پرسيد: پسر كه هستى؟ گفت: پسر على بن الحسين.
جابر گفت: فرزندم! جانم فدايت باد، بنابر اين تو بايد باقر باشى؟ پاسخ داد: آرى. امام باقر عليه السلامفرمود: به من بگو پيامبر خدا صلى الله عليه و آله چه مسؤوليتى بر دوش تو نهاده است؟ جابر گفت: سرورم! پيامبر صلى الله عليه و آله به من بشارت زنده ماندن داد تا تو را ملاقات كنم و به من فرمود: هرگاه او را ديدى سلام مرا به او برسان، سرورم! رسول خدا صلى الله عليه و آله به تو سلام مى رساند. ابو جعفر عليه السلام فرمود: اى جابر! سلام و درود بر رسول خدا تا زمانى كه آسمانها و زمين برقرارند و بر تو اى جابر سلامى باد به گونه اى كه ابلاغ كردى.
جابر از اين پس نزد حضرت عليه السلام مى رفت و از او آمرزش مى گرفت. يك بار محمّد بن على عليه السلام درباره چيزى از او پرسش كرد. جابر در پاسخ گفت: به خدا سوگند، من بر خلاف نهى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رفتار نمى كنم، او به من فرموده است كه شما، امامان هدايتگر از خاندانش پس از او هستيد كه در كودكى، خردمندترين مردم و در بزرگى، داناترين مردميد و نيز فرمود: به آنها چيزى نياموزيد كه آنها از شما داناترند. ابوجعفر عليه السلامفرمود: جدّ من رسول خدا صلى الله عليه و آله راست گفت، من در آن چه از تو پرسيدم آگاهترم واز كودكى حكمت را دريافت كرده ام و همه اينها در پرتو فضل الهى و رحمت او به ما اهل بيت است.

۳۸۳.جبله دختر مصفّح به نقل از پدرش: على به من گفت:اى مرد بنى عامرى! پيرامون آن چه خدا و رسولش فرموده است از من پرسش كن كه ما اهل بيت به آن چه خدا و رسولش فرموده آگاهتريم.


اهل بيت در قرآن و حديث جلد اوّل
264

۳۸۲.جابِرُ بنُ يَزيدَـ في حَديثٍ طَويلٍـ : دَخَلَ جابِرُ بنُ عَبدِ اللّهِ الأَنصارِيُّ عَلى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليهماالسلام، فَبَينَما هُوَ يُحَدِّثُهُ إذ خَرَجَ مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ الباقِرُ عليهماالسلاممِن عِندِ نِسائِهِ ، وعَلى رَأسِهِ ذُؤابَةٌ وهُوَ غُلامٌ ، فَلَمّا بَصُرَ بِهِ جابِرٌ اِرتَعَدَت فَرائِصُهُ ، وقامَت كُلُّ شَعرَةٍ عَلى بَدَنِهِ ، ونَظَرَ إلَيهِ مَلِيًّا ، ثُمَّ قالَ لَهُ : ياغُلامُ أقبِل ، فَأَقبَلَ . ثُمَّ قالَ لَهُ : أدبِر ، فَأَدبَرَ ، فَقالَ جابِرٌ : شَمائِلُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ورَبِّ الكَعبَةِ ! ثُمَّ قامَ فَدَنا مِنهُ ، فَقالَ لَهُ : مَااسمُكَ يا غُلامُ ؟ فَقالَ : مُحَمَّدٌ ، قالَ : اِبنُ مَن ؟ قالَ : اِبنُ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ .
قالَ : يا بُنَيَّ فَدَتكَ نَفسي ، فَأَنتَ إذًا الباقِرُ ؟ فَقالَ : نَعَم .
ثُمَّ قالَ : فَأَبلِغني ما حَمَّلَكَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَقالَ جابِرٌ : يا مَولايَ ، إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله بَشَّرَني بِالبَقاءِ إلى أن ألقاكَ ، وقالَ لي : إذا لَقيتَهُ فَأَقرِئهُ مِنِّي السَّلامَ ، فَرَسولُ اللّهِ يا مَولايَ يَقرَأُ عَلَيكَ السَّلامَ .
فَقالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام : يا جابِرُ ، عَلى رَسولِ اللّهِ السَّلامُ ما قامَتِ السَّماواتُ والأَرضُ ، وعَلَيكَ يا جابِرُ كَما بَلَّغتَ السَّلامَ .
فَكانَ جابِرٌ بَعدَ ذلِكَ يَختَلِفُ إلَيهِ ويَتَعَلَّمُ مِنهُ ، فَسَأَلَهُ مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ عليهماالسلامعَن شَيءٍ ، فَقالَ لَهُ جابِرٌ : واللّهِ ما دَخَلتُ في نَهيِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَقَد أخبَرَني أنَّكُم الأئِمَّةُ الهُداةِ مِن أهلِ بَيتِهِ مِن بَعدِهِ ، أحلَمُ النّاسِ صِغارًا ، وأعلَمُ النّاسِ كِبارًا ، وقالَ : لا تُعَلِّموهُم فَهُم أعلَمُ مِنكُم ، فَقالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام : صَدَقَ جَدّي رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، إنّي لَأَعلَمُ مِنكَ بِما سَأَلتُكَ عَنهُ ، ولَقَد اُوتيتُ الحُكمَ صَبِيًّا ، كُلُّ ذلِكَ بِفَضلِ اللّهِ عَلَينا ورَحمَتِهِ لَنا أهلَ البَيتِ ۱ .

۳۸۳.جَبَلَةُ بِنتُ المُصَفَّحِ عَن أبيها :قالَ لي عَلِيٌّ : يا أخا بَني عامِرٍ ، سَلني عَمّا قالَ اللّهُ ورَسولُهُ ، فَإِنّا نَحنُ أهلَ البَيتِ أعلَمُ بِما قالَ اللّهُ ورَسولُهُ ۲ .

1.كمال الدين : ۲۵۳ / ۳ .

2.الطبقات الكبرى : ۶ / ۲۴۰ .

  • نام منبع :
    اهل بيت در قرآن و حديث جلد اوّل
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: سیّد رسول موسوی، ترجمه: حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5731
صفحه از 543
پرینت  ارسال به