۱۸۰.محمّد بن عبداللّه شيبانى به اسناد صحيح خود از رجال ثقه اش به نقل از ثقات ديگر:پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در بيمارى منجر به رحلت خود از خانه بيرون آمد... و به تنه يكى از ستونهاى مسجد تكيه داد ـ اين تنه درخت خرمايى بود كه برگ وخاشاك آن را كنده بودند ـ مردم گرد آمدند و حضرت صلى الله عليه و آله خطبه خواند ودر سخنش فرمود: اى گروه مردم! هيچ پيامبرى نمرده است مگر آن كه از خود يادگارى گذارده است و من هم ثقلين را براى شما به يادگار مى نهم كه كتاب خداست و اهل بيت من. هان، هر كه ايشان را تباه كند خدا تباهش گرداند.
۱۸۱.زيد بن على به نقل از پدرانش به نقل از على عليه السلام:چون بيمارى پيامبر صلى الله عليه و آله وخامت يافت و خانه مملوّ از جمعيت گشت، فرمود: حسن و حسين را به سوى من بخوانيد، من آن دو را خواندم. پيامبر آن دو را آن قدر بوسيد تا بيهوش شد. زيد بن على مى گويد: على عليه السلام آن دو را از چهره پيامبر صلى الله عليه و آله برگرفت. او مى گويد: پيامبر دو چشمش را گشود و فرمود: بگذار اين دو از من بهره بيابند و من از آن دو بهره بيابم، به اين دو پس از من بدى خواهد رسيد. سپس فرمود: اى مردم! من در ميان شما كتاب خدا و سنّتم و عترت و اهل بيتم را به يادگار مى نهم، هر كه كتاب خدا را تباه كند سنّت مرا تباه كرده و هر كه سنّت مرا تباه كند عترتم را تباه ساخته است، آگاه باشيد كه اينها هرگز از هم جدا نشوند تا كنار حوض كوثر ديدارشان كنم.