105
اهل بيت در قرآن و حديث جلد اوّل

۹۳.ابن عبّاس:يك يهودى نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد كه نعثل خوانده مى شد. او به پيامبر گفت: اى محمّد! مى خواهم پيرامون امورى از تو پرسش كنم كه در سينه من خلجان دارد ـ تا آن كه گفت ـ مرا از جانشينت آگاه كن كه او كيست؟ زيرا پيامبرى نيست مگر آن كه جانشينى دارد و پيامبر ما موسى بن عمران يوشع بن نون را جانشين خود قرار داد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: آرى، جانشين و خليفه پس از من على بن ابى طالب عليه السلام است و پس از او دو نوه من حسن و سپس حسين و نُه تن از پشت حسين خواهند بود كه امامانى نيك اند. او گفت: اى محمّد! آنها را براى من نام ببر. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: آرى، آن گاه كه حسين راه خود را سپرد پس از او على خواهد آمد و هر گاه على رفت پس از او محمّد خواهد آمد و هر گاه محمّد رفت پس از او جعفر مى آيد و هر گاه جعفر رفت پس او موسى خواهد آمد و هر گاه موسى رفت پس از او على مى آيد و هر گاه على رفت پسرش محمّد بيايد و پس از او پسرش على و سپس پسرش حسن و پس از او حجة بن الحسن. اينها دوازده امام هستند به شمار نقيبان بنى اسرائيل. او گفت: جايگاه آنها در بهشت كجاست؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: با من و هم منزلت با من.

۹۴.نضر بن سويدـ به نقل از عمرو بن ابى مقدامـ : روز عرفه حضرت صادق عليه السلامرا در موقف ديدم كه با رساترين صدا ندا در مى داد: اى مردم! پيامبر خدا صلى الله عليه و آله امام بود و سپس على بن ابى طالب و سپس حسن و سپس حسين و سپس على بن الحسين و سپس محمّد بن على و سپس «هه». او اين ندا را سه بار: روبرو و سمت راست و چپ و پشت سرش به دوازده صدا ندا كرد.
عمرو گفت: چون به منى آمدم از عربى دانان پيرامون واژه «هه»پرسش كردم. آنها گفتند: «هه» گويش بنى فلان است: (به مفهوم) من، پس از من بپرسيد.
او مى گويد: از عربى دانان ديگر پرسيدم. آنها نيز همين را گفتند.


اهل بيت در قرآن و حديث جلد اوّل
104

۹۳.اِبنُ عَبّاسٍ :قَدِمَ يَهودِيٌّ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله يُقالُ لَهُ نَعثَلٌ ، فَقال لَهُ : يا مُحَمَّدُ ، إنّي أسأَلُكَ عَن أشياءَ تَلَجلَجُ في صَدري ـ إلى أن قال : ـ أخبِرني عَن وَصِيِّكَ مَن هُوَ؟ فَما مِن نَبِيٍّ إلاّ ولَهُ وَصِيٌّ ، وإنَّ نَبِيَّنا موسَى بنَ عِمرانَ أوصى إلى يوشَعَ بنِ نونٍ ، فَقالَ : نَعَم ، إنَّ وَصِيّي والخَليفَةَ مِن بَعدي عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام ، وبَعدَهُ سِبطايَ الحَسَنُ ثُمَّ الحُسَينُ ، يَتلوهُ تِسعَةٌ مِن صُلبِ الحُسَينِ ، أئِمَّةٌ أبرارٌ .
قالَ : يا مُحَمَّدُ ، فَسَمِّهِم لي ، قالَ : نَعَم ، إذا مَضَى الحُسَينُ فَابنُهُ عَلِيٌّ ، فَإِذا مَضى عَلِيٌّ فَابنُهُ مُحَمَّدٌ ، فَإِذا مَضى مُحَمَّدٌ فَابنُهُ جَعفَرٌ ، فَإِذا مَضى جَعفَرٌ فَابنُهُ موسى ، فَإِذا مَضى موسى فَابنُهُ عَلِيٌّ ، فَإِذا مَضى عَلِىٌّ فَابنُهُ مُحَمَّدٌ ، ثُمَّ ابنُهُ عَلِيٌّ، ثُمَّ ابنُهُ الحَسَنُ ، ثُمَّ الحُجَّةُ ابنُ الحَسَنِ ، فَهذِهِ اثنا عَشَرَ إمامًا عَدَدَ نُقَباءِ بَني إسرائيلَ ، قالَ : فَأَينَ مَكانُهُم فِي الجَنَّهِ ؟ قالَ : مَعي في دَرَجَتي ۱ .

۹۴.النَّضرُ بنُ سُوَيدٍ عَن عَمرِو بنِ أبِي المِقدامِ :رَأَيتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام يَومَ عَرَفَةَ بِالمَوقِفِ ، وهُوَ يُنادي بِأَعلى صَوتِهِ : أيُّهَا النّاسُ ، إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ الإمامَ، ثُمَّ كانَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ ، ثُمَّ الحَسَنُ ، ثُمَّ الحُسَينُ ، ثُمَّ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ عليهم السلام ، ثُمَّ هَه ، فَيُنادي ثَلاثَ مَرّاتٍ لِمَن بَينَ يَدَيهِ ، وعَن يَمينِهِ ، وعَن يَسارِهِ، ومِن خَلفِهِ اثنَي عَشَرَ صَوتًا .
وقالَ عَمرٌو : فَلَمّا أتَيتُ مِنى سَأَلتُ أصحابَ العَرَبِيَّةِ عَن تَفسيرِ «هَه» فَقالوا: هَه لُغَةُ بَني فُلانٍ : أنَا فَاسأَلوني .
قالَ : ثُمَّ سَأَلتُ غَيرَهُم أيضًا مِن أصحابِ العَرَبِيَّةِ فَقالوا مِثلَ ذلِكَ ۲ .

1.فرائد السمطين : ۲ / ۱۳۳ / ۴۳۱ .

2.الكافي : ۴ / ۴۶۶ / ۱۰ .

  • نام منبع :
    اهل بيت در قرآن و حديث جلد اوّل
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری: سیّد رسول موسوی، ترجمه: حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5569
صفحه از 543
پرینت  ارسال به