۱ / ۶
راسخان در علم
۳۹۵.امام على عليه السلام :كجايند كسانى كه گمان كرده اند راسخان در علم آنهايند نه ما. آنان دروغ مى گويند و به حقّ ما تجاوز مى كنند. خداوند، ما را بالا برده و آنها را پست كرده است و به ما بخشيده و آنها را محروم ساخته است و ما را داخل كرده و آنها را بيرون برده است. در پرتو وجود ماست كه هدايت ارمغان مى شود و پرده از نابينايى برگرفته مى شود.
۳۹۶.امام على عليه السلام :خداوند فرمانبرى از واليان امر خود را كه به دين او مى پردازند واجب ساخته است، چنان كه فرمانبرى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را بر آنها واجب كرده است. خداوند مى فرمايد: «از خدا و رسول و اولوالامرتان فرمان بريد» . خداوند سپس جايگاه واليان امرش را كه به تأويل كتابش علم و آگاهى دارند روشن كرده مى فرمايد: «و اگر آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله و پيشوايان ارجاع مى كردند از حقيقت امر آگاه مى شدند» .
همه مردم جز ايشان از شناخت كتاب او ناتوانند، زيرا آنان راسخان در علم هستند و در تأويل قرآن (از خطا) ايمن قرار داده شده اند. خداوند مى فرمايد: «و تأويل آن را هيچ كس نمى داند مگر خدا و راسخان در علم».
۳۹۷.بريد بن معاويه:از امام باقر عليه السلام مفهوم اين فرموده الهى «و تأويل آن را هيچ كس نمى داند مگر خدا و راسخان در دانش» را جويا شدم. حضرت عليه السلامفرمود: يعنى (نمى داند) تأويل همه قرآن را مگر خدا و راسخان در دانش. پس رسول خدا بالاترين راسخان است كه خداوند متعال هر تنزيل و تأويلى را كه بر او نازل كرده بديشان آموخته است و خداوند چيزى بر او نازل نفرموده كه تأويل آن را بديشان نياموخته باشد و جانشينان پس از ايشان همه آن را مى دانند. آنهايى كه نمى دانند گفتند: اينك كه تأويل آن را نمى دانيم چه بگوييم؟ خداوند به آنها پاسخ داد: «راسخان در علم مى گويند كه ما به آن ايمان آورديم، همه آن از جانب پروردگار ماست» . قرآن، خاصّى دارد و عامىّ وناسخ و منسوخى و محكم و متشابهى و راسخان در دانش، آن را مى دانند.