و باطل به آن سرایت نمیکند. کسی که بر چنین روشی باشد، هرگز گمراه نخواهد بود.
خاستگاه این دین، که از انواع کژیها و انحرافها به دور است، فطرت الهی است که خداوند، تمام مردم را بر اساس آن آفریده است. نه تنها پیروان این دین، بلکه آفرینش تمام مردم بر سرشت این دین، استوار است. با این که خداوند انسانها را بر این فطرت آفریده است، عدّهای از انسانها به ندای فطرت خود پاسخ نداده و از آیین الهی منحرف شدهاند. سبب این امر، وجود آفات در مسیر تعالی انسان است که او را از راهی که فطرت برای او ترسیم میکند، دور میسازند.
خداوند، آیین فطری را به زمان خاصّی، اختصاص نداده است؛ بلکه مردم تمام دورانها را بر سرشتی آفریده است که قابل تغییر و دگرگونی نیست و در تمام زمانها و مکانها، ثابت و استوار است.
ویژگی دیگر آیینِ برخاسته از فطرت، حقّانیت است. به تصریح قرآن، هر چند تمام مردم بر اساس این سرشت آفریده شدهاند، ولی بیشتر آنها از این واقعیت الهی بیخبر هستند و نمیدانند که دین در فطرت ایشان ریشه دارد.
بر اساس احادیث، دین حنیفی که خداوند، فطرت تمام انسانها را بر اساس آن سرشته است، همان آیین اسلام است. امام صادق علیه السلام در پاسخ سؤال عبد اللّٰه بن سنان در باره مقصود آیه از فطرتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است میفرماید:
۰.هِیَ الإسلامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِینَ أخَذَ مِیثاقَهُم عَلَى التَّوحِیدِ قَالَ (أ لَستُ بِرَبِّکُم) وَ فِیهِ المُؤمِنُ وَ الکَافِرُ.۱
۰.آن [فطرت]، اسلام است. خداوند، مردم را به سرشت یکتاپرستی آفرید و آن، هنگامی بود که از آنان پیمان گرفت و فرمود: (آیا من پروردگار شما نیستم؟). در این [پیمان گرفتن]، مؤمن و کافر، هر دو، حاضر بودند.
بر اساس این حدیث، فطرتی که خداوند، تمام مردم را بر آن آفریده است، فطرت