مؤمنون
(۲۳)
(قَد أفلَحَ المُؤمِنُونَ) | (۱) | ۲۳۷، ۲۸۵، ۳۵۱، ۳۵۲ |
(الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعُونَ) | (۲) | ۲۳۷، ۲۸۵، ۳۵۲ |
(وَ الَّذینَ هُم عَنِ اللَّغوِ مُعرِضُونَ) | (۳) | ۲۳۷، ۲۸۵، ۳۵۶، ۳۶۲ |
(وَ الَّذینَ هُم لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ) | (۴) | ۳۶۷ |
(إلى فِرعَونَ وَ مَلاَئِهِ فَاستَکبَرُوا وَ کانُوا قَوماً عالینَ) | (۴۶) | ۱۸۰ |
(فَقالُوا أ نُؤمِنُ لِبَشَرَینِ مِثلِنا وَ قَومُهُما لَنا عابِدُونَ) | (۴۷) | ۱۸۰ |
(وَ الَّذینَ هُم لِفُرُوجِهِم حافِظُونَ) | (۵) | ۳۷۰ |
(إلَّا عَلى أزواجِهِم أو ما مَلَکَت أیمانُهُم فَإنَّهُم غَیرُ مَلُومینَ) | (۶) | ۳۷۱ |
(وَ الَّذینَ یُؤتُونَ ما آتَوا وَ قُلُوبُهُم وَجِلَةٌ أنَّهُم إلى رَبِّهِم راجِعُون) | (۶۰) | ۲۴۶ |
(فَمَنِ ابتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ) | (۷) | ۳۷۱ |
(وَ الَّذینَ هُم لِأماناتِهِم وَ عَهدِهِم راعُون) | (۸) | ۳۷۴، ۳۷۹ |
نور (۲۴) |
(قُل لِلمُؤمِنینَ یَغُضُّوا مِن أبصارِهِم وَ یَحفَظُوا فُرُوجَهُم) | (۳۰) | ۲۳۸، ۳۷۳ |
(وَ قُل لِلمُؤمِناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ وَ یَحفَظنَ فُرُوجَهُنَّ) | (۳۱) | ۲۳۸، ۳۷۳ |
(وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ) | (۵۶) | ۳۶۷ |
فرقان (۲۵) |
(وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغوِ مَرُّوا کراماً) | (۷۲) | ۳۶۱ |
نمل (۲۷) |
(وَ جَحَدُوا بِها وَ استَیقَنَتها أنفُسُهُم ظُلماً وَ عُلُوًّا فَانظُر کَیفَ کانَ عاقِبَةُ المُفسِدین) | (۱۴) | ۱۸، ۱۵۸، ۱۷۳ |
قصص (۲۸) |
(وَ مَن أضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیرِ هُدىً مِنَ اللّٰهِ) | (۵۰) | ۱۹۵ |
|
(سُبحانَ الَّذی أَسرى بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إِلَى المَسجِدِ الأَقصَى...) | (۱) | ۱۱۴ |
(انظُر کَیفَ فَضَّلنا بَعضَهُم عَلى بَعضٍ وَ لَلآخِرَةُ أکبَرُ دَرَجاتٍ وَ أکبَرُ تَفضیلا) | (۲۱) | ۲۶۷ |
(وَ لا تَمشِ فِی الأرضِ مَرَحاً) | (۳۷) | ۲۴۲ |
کهف (۱۸) |
(قُل هَل نُنَبِّئُکُم بِالأخسَرینَ أعمالاً) | (۱۰۳) | ۱۹۶ |
(الَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فی الحَیاةِ الدُّنیا وَ هُم یَحسَبُونَ أنَّهُم یُحسِنُونَ صُنعاً) | (۱۰۴) | ۱۹۶ |
(أُولئِکَ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِم وَ لِقائِهِ فَحَبِطَت أعمالُهُم فَلا نُقیمُ لَهُم یَومَ القیامَةِ وَزناً) | (۱۰۵) | ۱۹۶ |
(نَحنُ نَقُصُّ عَلَیکَ نَبَأهُم بِالحَقِّ إنَّهُم فِتیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم وَ زِدناهُم هُدىً) | (۱۳) | ۲۴۳ |
(وَ إِذ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبرَحُ حَتَّى أَبلُغَ مَجمَعَ البَحرَینِ أَو أَمضِیَ حُقُبا) | (۶۰) | ۹۸ |
مریم (۱۹) |
(وَ اذکر فِی الکتابِ إِسماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الوَعدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیا) | (۵۴) | ۹۷ |
طه (۲۰) |
(وَ خَشَعَتِ الأصواتُ لِلرَّحمنِ فَلا تَسمَعُ إلَّاهَمساً) | (۱۰۸) | ۳۵۵ |
(وَ أمُر أهلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصطَبِر عَلَیها لا نَسئَلُکَ رِزقاً نَحنُ نَرزُقُکَ وَ العاقِبَةُ لِلتَّقوى) | (۱۳۲) | ۱۴۱ |
(فَقُولا لَهُ قَولاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أو یَخشىٰ) | (۴۴) | ۳۰۶ |
انبیا (۲۱) |
(وَ ما أرسَلنا مِن قَبلِکَ مِن رَسُولٍ إِلَّا نُوحی إِلَیهِ أنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أنَا فَاعبُدُون) | (۲۵) | ۷۰، ۳۳۴ |
(قُلنا یا نارُ کُونی بَرداً وَ سَلاماً عَلى إبراهیمَ) | (۶۹) | ۳۱۲ |
(وَ ذَا النُّونِ إذ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أن لَن نَقدِرَ عَلَیهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أن لا إلهَ إلّا أنتَ...) | (۸۷) | ۳۲۷، ۳۲۹ |
(فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُؤمِنین) | (۸۸) | ۳۲۷، ۳۲۹ |
حج (۲۲) |
(مَن یُعَظِّم حُرُماتِ اللَهِ فَهُوَ خَیرٌ لَهُ عِندَ رَبِّه) | (۳۰) | ۲۱۴ |
(یا أیُّها الَّذِینَ آمَنُوا ارکَعُوا وَ اسجُدُوا وَ اعبُدُوا رَبَّکُم وَ افعَلُوا الخَیرَ لَعَلَّکُم تُفلِحُون) | (۷۷) | ۲۴۲ |
-
سایر پدیدآورندگان :
محمد محمدی ری شهری و سیدحسین فلاح زاده
ناشر :
انتشارات دارالحدیث
-
در این کتاب، به منظور بهرهگیری بیشتر علاقهمندان، سیر منطقی مطالب آن به صورت درختواره تنظیم گردید، بدین سان که خواننده ابتدا تعریف ایمان را خواهد دانست و در ادامه به ترتیب با بحث و بررسی در بارۀ مسائلِ: تفاوت ایمان و اسلام، سرچشمۀ ایمان، آنچه اعتقاد به آن لازم است، پایداری و ناپایداری ایمان، آسیبهای ایمان، راههای تقویت ایمان، مراتب اسلام و ایمان، برکات ایمان، و ویژگیهای اهل ایمان از منظر قرآن و بزرگترین مفسّران آن یعنی خاندان رسالت: در ده فصل، آشنا خواهد شد. محتوای فصلهای دهگانه کتاب: فصل یکم که به تعریف ایمان اختصاص دارد، نخست معنای لغوی «ایمان» و سپس معانی کاربردی آن در قرآن و حدیث تبیین گردیده است و حاصل جمعبندی آن، بدین سان ارائه میشود که قرآن و حدیث، در تفسیر «ایمان» هماهنگی دارند و ایمان مطلوب اسلام، عبارت است از باور قلبیِ همراه با تصدیق زبانی و التزام عملی. فصل دوم به تفاوت ایمان و اسلام می پردازد و در آغاز توضیح داده شده است که واژۀ «اسلام» در قرآن و حدیث دو نوع کاربرد دارد: گاه در اسلام ظاهری و گاه در اسلام حقیقی، و اسلام حقیقی با ایمان تفاوتی ندارد. در ادامه نیز تفاوت ایمان و اسلام ظاهری بیان میشود. در فصل سوم، سرچشمه های ایمان مورد بررسی می گیرد و در ابتدا نظریّههای گوناگونی که در بارۀ خاستگاه ایمان بیان شده، نقل و نقد میشوند و در ادامه با الهام از معارف قرآن، سرچشمههای ایمان تبیین میگردند که عبارت اند از: ۱. فطرت و سرشت انسان، ۲. عقل، ۳. علم، ۴. وحی، ۵. توفیق الهی. در فصل چهارم، به بیان ایمان های لازم اختصاص دارد. تبیین اموری که عقیده به آنها، از منظر قرآن، واجب است. این امور، عبارت اند از: ۱. ایمان به خدا، ۲. ایمان به غیب، ۳. ایمان به فرشتگان، ۴. ایمان به کتابهای الهی، ۵. ایمان به انبیای الهی، ۶. ایمان به روز جزا، ۷. ایمان به خاتم انبیا، ۸. ایمان به آنچه بر پیامبر خاتم۹ نازل شده است. افزون بر امور هشتگانهای که لزوم عقیده به آنها در قرآن آمده، در احادیث نیز واجبات اعتقادی دیگری بیان شده که آنها نیز در واقع، واجبات اعتقادی از منظر قرآن به شمار میآیند، زیرا عقیده داشتن به امر هشتم ـ از اموری که ذکر شد ـ یعنی ایمان به آنچه بر پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده، شامل همۀ آنها میشود. این امور را میتوان در یازده عنوان خلاصه کرد: ۱. ایمان به ولایت اهل بیت:، ۲. ایمان به معراج، ۳. ایمان به سؤال در قبر، ۴. ایمان به بهشت، ۵. ایمان به دوزخ، ۶. ایمان به صراط، ۷. ایمان به میزان، ۸. ایمان به وجوب واجبات و حرمت محرّمات، ۹. ایمان به شفاعت، ۱۰. ایمان به رجعت، ۱۱. ایمان به قضا و قدر. بر این اساس، مؤمن کسی است که همۀ امور نوزدهگانهای را که بدانها اشاره شد، باور دارد و عملاً ملتزم به آنهاست. در پایان فصل چهارم، حکمت خلاصه کردن اصول دین در پنج اصل، تبیین میگردد. در فصل پنجم، نخست پایداری و ناپایداری ایمان از نظر قرآن، بررسی شده است و در ادامه با بهرهگیری از رهنمودهای اهل بیت علیهم السلام عوامل پایداری ایمان تبیین میگردد. در پایان نیز دیدگاه متکلّمان در بارۀ امکان ناپایداری ایمان، نقل و نظریّۀ زوالناپذیری ایمان، نقد میشود. فصل ششم به آفت های ایمان اشاره دارد. در این فصل با بهرهگیری از رهنمودهای قرآن و اهل بیت علیهم السلام در مجموع سیزده آفت ایمان تبیین میگردد. آسیبها و آفت هایی که پایداری ایمان را تهدید میکنند، یکی از مباحث مهمّ این کتاب هستند. گفتنی است که این آسیبها، در واقع، نوعی بیماری روانی اند که در آغاز، موجب تضعیف نیروی ایمان میشوند و اگر درمان نگردند، به تدریج، آن را نابود میکنند. فصل هفتم به تقویت ایمان اختصاص دارد. در این کتاب با بیان وظایف اندامهای مختلف انسان در رابطه با این موضوعِ بسیار مهم، آغاز میشود و با تبیین نمادهای قوّت ایمان پایان مییابد. در فصل هشتم، مراتب اسلام و ایمان مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا مراتب مختلف اسلام و ایمان معرّفی میگردد که از اسلام ظاهری ـ که اقرار زبانی است ـ آغاز میشود و به بالاترین درجات ایمان ـ که یقین نامیده میشود ـ ختم میگردد. در ادامه، مراتب اسلام و ایمان از دیدگاه علّامه طباطبایی گزارش میشود و سپس مراتب اهل ایمان (جاماندگان، میانهروان و پیشتازان) میآید. همچنین در این فصل، شیوۀ رفتار کسانی که در درجات بالاتری از ایمان قرار دارند با کسانی که در درجات پایینتری از ایمان هستند، بیان میشود. فصل نهم، اشاره به برکات ایمان دارد. در این فصل نقش ایمان در دستیابی به معارف فراعقلی و برخورداری انسان از الهامات غیبی، امدادهای الهی، صفات نیکوی انسانی، آشنایی با برنامۀ صحیح زندگی و در یک کلام، سعادت
اين صفحه را برای دوستان خود ارسال کنيد
|